Skip to main content
Category

آرشیو مقالات تخصصی

۵ سوال در مشاوره بازاریابی و برندینگ

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

برندینگ چیزی نیست که شما می گویید!

چیزی است که مشتریانتان می گویند!

بر اساس تحقیقات اسکات ام دیویس(Scott M. Davis)، کسی که در حوزه مشاوره بازاریابی و برندنیگ صاحب نام است صورت گرفته به طور متوسط روزانه در آمریکا هر مشتری در معرض شش هزار آگهی تبلیغاتی است؛ از طرفی دیگر همین مشتری، سالانه با بیش از ۲۵ هزار محصول جدید در بازار مواجه می شود. حالا باز هم فکر می کنید برند و برندسازی مهم نیست. اصلاً اگر محصول ما اسم و نشانی نداشته باشد چطور می تواند از بین این انبوه محصولات رنگارنگ شناخته و پیدا شود؟

چه زمانی مشاوره بازاریابی و برندینگ اثر بخش است؟

آن چیزی که در طول این سال ها، بیشتر در بازار ایران دیده ام این است که اکثر مشتریان از یک جلسه مشاوره بازاریابی و برندینگ این انتظار را دارند که اول از همه نام و نشان(لوگوی) مجموعه آنها را دستخوش تغییر کند. و در وهله بعد هم به مجموعه آنها رنگ و لعاب بدهد! اینها بد نیست ولی همه چیز نیست؛ زمانی یک مشاوره بازاریابی و برندینگ اثر بخش است که به مشتری و کارفرمای خود اهمیت بحث برندینگ را به خوبی تبیین کند! این را به کارفرمای خود بفهماند که بحث برندینگ در انتخاب نام تجاری و یک طراحی فاخر خلاصه نمی شود. باید کارفرمای خود را با انواع شیوه های برندنیگ آشنا کند تا با چشمان باز هزینه کند؛ نباید انتظار او را بالا ببرد تا با کمترین هزینه به دنبال بالاترین اثربخشی باشد.

چه زمانی به یک مشاوره بازاریابی و برندنیگ نیاز دارید؟

به حالت های مختلف زیر توجه کنید؛ اگر شرح حال شما هر یک از حالت های زیر بود؛ بدون شک شما به یک جلسه مشاوره بازاریابی و برندینگ نیاز دارید ((:

۱ـ شرکتی جدید با یک محصول جدید

مشتریان این بخش معمولاً سخنان زیر را در جلسه مشاوره بازاریابی و برندینگ خود بر زبان می آورند:

  • من تازه کسب و کار خودم را راه انداختیم و به این نیاز دارم تا خیلی سریع دیده شوم. 
  • من چند وقتی است محصول جدیدم را تولید کرده ام ولی اصلاً نمی دانم از کجا باید شروع کنم؟
  • ما باید ماه آینده یک کمپین تبلیغاتی اجرا کنیم؛ به این نیاز داریم تا برندمان در این کمپین دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد.
  • محصول جدید من خیلی خاص است و قطعاً بدون برند سازی دیده نمی شود.

۲ـ برندی قدیمی که نیاز به تغییر نام دارد

در این مرحله اکثر مشتریان بنا به دلایل مختلف از برند قدیمی خود زده شده اند و در پی عوض کردن آن هستند:

  • ما به این جمع بندی رسیدم که اسم برندمان اصلاً مناسب بیزینس ما نیست.
  • برای اینکه لوگوی ما با دیگران اشتباه گرفته نشود باید در برند خود تغیراتی اساسی داشته باشیم!
  • بازارهای خود را توسعه داده ایم؛ متوجه شده ایم که اسم برند ما، معانی منفی و ناپسندی را در بازار هدفمان دارد.
  • اسم برند ما، مشتریانمان را گمراه می کند. آنها فکر می کنند ما خدماتی را که در نام تجاریمان تداعی می شود ارائه می کنیم.
  • می خواهیم با یک شرکت دیگر ادغام شویم و به دنبال معرفی یک هویت جدید هستیم.

۳ـ احیای برند قدیمی و بازسازی آن

بعضی وقت ها در جلسه مشاوره بازاریابی و برندینگ با مواردی مواجه می شوم که به دنبال احیای برند قدیمی خود هستند؛ مثل کسی که می خواهد بچه خود را از اول تربیت کند ((:

  • می خواهم از اول شروع کنم. می خواهم برند خود را جایگاه یابی و پوزیشنینگ کنم.
  • کسب و کارم کلاً عوض شده و می خواهم برندم را با موضوع جدید کسب و کارم هماهنگ کنم.
  • لازم است خیلی واضح تر خودم را به مشتریانم معرفی کنم. خیلی ها نمی دانند اصلاٌ ما چه کاره هستیم!
  • متاسفانه با تلاش هایی که انجام داده ایم هنوز هم ناشناخته ایم. می خواهیم برندمان احیاء شود و دیده شویم.

۴ـ احیای هویت برند شرکت و یا محصول

موارد جالب دیگری هم در جلسات مشاوره بازاریابی و برندینگ دارم که مشکل آنها با جوهره ذاتی برندشان است!

  • ما شرکتی بزرگ با محصولات متنوع هستیم. مزیت رقبابتی محصولات تولیدی ما بسیار بالا است؛ اما نتوانسته ایم خودمان را بروز کنیم؛ گویا برندمان در دوران کودکی خود مانده است!
  • مشتریان ما جوهره ذاتی برند ما را از رقبایمان تشخصی نمی دهند. اینکه آنها نمی دانند دقیقاً فرهنگ برند ما چیست؟
  • ما دارای برندهای رنگارنگ و نام های جور واجور هستیم؛ به نظر می رسد برخی از این نام ها در تعارض با یکدیگر هستند. مجبوریم که برندهای متعدد داشته باشیم ولی نمی دانیم چطور این مسئله را مدیریت کنیم؟
  • ما عاشق برند و نام تجاری خود هستیم؛ فقط یک مشکل کلیدی داریم و آن هم این است که مشتریانمان نمی توانند ما را در لوگوی برندمان پیدا کنند و یا درکمان کنند!

۵ـ نداشتن سیستم یکپارچه بازاریابی(IMC)

  • ما از همه چیز راضی هستیم جزء یک چیز؛ آنهم این است که خیلی گُل منگلی هستیم!
  • نمی توانیم بین تمام بخش های برندینگمان از طراحی لوگو، رنگ سازمانی، ست اداری و غیره یک هارمونی ایجاد کنیم.
  • متاسفانه فعالیت های بازاریابی ما در ذهن مشتریانمان این را القاء می کند که با چند شرکت رو در رو است نه یک شرکت.
  • بسته بندی ما، رنگ سازمانی ما، لباس پرسنل ما، لجستیک و غیره هر کدام ساز خود را می زند. مشتریانمان احساس نمی کند با یک برند مسنجم روبرو است.

مشاوره بازاریابی صنعتی در کلینیک مشاوره بازاریابی ایده

ما در کلینیک مشاوره بازاریابی ایده با بیش از ۷ سال فعالیت در حوزه های مختلف صنعتی، خدماتی و توزیعی در سراسر کشور به تجارب خوبی دست پیدا کرده ایم. بدون شک تلفیق علم و تجربه می تواند همچون دو بالِ پرواز برای ایده های نو و بدیع باشد. در این راستا بخش مشاوره بازاریابی صنعتی و همچنین بازاریابی صادراتی موسسه ایده توسط اینجانب مدیریت می شود. در طول این سال ها در حکم مدیر بازرگانی بین الملل، مدیر فروش، مدیر بازاریابی و همچنین مشاور بازاریابی در واحدهای صنعتی مختلف سراسر کشور فعالیت کرده ام. به لطف خدا و همچنین اعتماد صاحبین صنایع به تجارب عملیاتی خوبی دست پیدا کردم که امیدوارم برای علاقه مندان عرصه تولید و کارآفرینی جذاب و عملیاتی باشد.

ما به دنبال شومن بازی نیستیم؛ سعی می کنیم به شما یک برنامه عملیاتی برای بخش های تحقیقات بازاریابی، برندینگ، بازاریابی دیجیتال، بازاریابی میدانی، پلن فروش و در نهایت طرح ریزی برنامه جامع امور مشتریان بدهیم. بدون شک اگر یک واحد صنعتی، خدماتی و یا توزیعی به این برنامه طراحی شده عمل کند به جواب های جالبی خواهد رسید. تیم مشاوره ما به حدی از کار خود مطمئن است که بعد از جلسه مشاوره در صورتی که شما یک بیزنس پلن قوی داشته باشید حاضر خواهد بود در برنامه بازاریابی شما مشارکت کند و از مقام طرح ریزی به مرحله نظارت و اجرا نیز گام بردارد.

[gravityform id=”7″ title=”true” description=”true”]

شما می توانید به جای فرم بالا پیام صوتی خود را از طریق شماره زیر برای ما ارسال کنید؛ دوستان ما با شما تماس خواهند گرفت (:

۰۲۱۲۲۷۳۳۰۸۶

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  | فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

بازاریابی شبکه ای اوکیه؟

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

بازاریابی شبکه ای اوکیه؟

با توجه به اینکه فیلد تخصصی من بازاریابی است بنابراین دور از انتظار نیست که در طول هفته و یا ماه یک الی چند مورد در رابطه با بازاریابی شبکه ای ازم سوال می کنند؛ سوال همه هم یک چیز بیشتر نیست:

آقا بازاریابی شبکه ای اوکیه؟

بازاریابی شبکه ای نات اوکیه (Not Ok)

جواب من هم خیلی کوتاه است؛ بازاریابی شبکه ای نات اوکیه ((:

این سوال یک خط بیشتر نیست؛ ولی نیاز به ساعت ها تحلیل و بررسی داره؛ اینکه از دهه ۸۰ وقتی گلدکوئست وارد ایران شد تا به حال چه گُلی به سر صنعت و همچنین فرایند فروش و بازاریابی کشور زده؟ جزء اینکه افراد به خیال رفتن ره صد ساله، دنبال شبکه سازی هستند؟ در این مقاله کوتاه به دنبال بر شمردن معایب گلدکوئست و تمام نمونه های ایرانیزه شده آن نیستم. فقط می خواستم باور و اعتقاد خودم را در قالب یک نوشته کوتاه بیان کنم تا از این پس هر کسی ازم سوال کرد این مقاله را براش فرواد کنم ((:

من به بازاریابی شبکه ای اعتقاد ندارم!

این را با صدای بلند می گویم که تا زمانی که یک مقاله علمی و همچنین یک مدل موفق در حیطه بازاریابی کشور نتوانم ببینیم به هیچ وجه به این مدل بازاریابی اعتقاد و باور قلبی پیدا نخواهم کرد. البته داخل پرانتز این را بگویم که بازاریابی شبکه ای و تمام مشتقات آن با اسامی رنگانگش را در برخی حوزه های غیر بازاریابی قبول دارم! مثلاً در بحث تیم سازی و همچنین پرورش مدیرانِ رهبر! این را قبول دارم بازاریابی شبکه ای می تواند خیلی سریع شما را به یک فرد فعال با قدرت بیان بالا تبدیل کند. این را قبول دارم که بازاریابی شبکه ای می تواند تکنیک های متقاعد سازی را در شما تقویت کند! اما این را قبول ندارم که بازاریابی شبکه ای می تواند منجر به بهبود فرایند فروش شرکت شما در بلند مدت شود!

 

 

بازاریابی شبکه در بلند مدت؟

باید این را قبول کنیم که اجرای بازاریابی شبکه ای در بلند مدت می تواند منجر به صدمه به جوهره ذاتی برند ما شود؛ شاید بپرسید چطوری؟ خیلی ساده است؛ شما در بازاریابی شبکه ای در وهله اول می روید سراغ تمام کسانی که به شما اعتماد دارند مثل پدر، مادر، خواهر و دوستان نزدیکتان و محصول خود را به آنها می فروشید و در نهایت آنها را متقاعد می کنید تا برای خودشان شبکه بسازند؛ اوکی این رویه ادامه پیدا می کند اما تا کی؟ در این بین چند چیز گم شده است:

۱ـ ما محصول نمی فروشیم بلکه خودمان را می فروشیم. یعنی اعتمادی که افراد به ما دارند را می فروشیم.

۲ـ ما مشتری وفادار جذب نمی کنیم؛ بلکه مشتری طمع کار جذب می کنیم! و او را تشویق می کنیم تا دیگران را نیز به طمع بندازد تا شبکه بسازند!

۳ـ ما یک فروشنده حرفه ای نخواهیم شد! بلکه یک سخنران انگیزشی خواهیم شد؛ در بین ما کسی که بتواند در کوتاهترین زمان ممکن دیگران را خام خود کند و بفروشد بیش از همه برنده است.

۴ـ در بازاریابی شبکه ای فقط و فقط به شبکه فکر می شود. بازاریاب به دنبال توسعه بازار محصول خود نیست بلکه به دنبال توسعه شبکه خود است.

۵ـ افراد، محصول ما را نه به خاطر کیفیت آن بلکه به خاطر اعتماد به ما می خرند؛ پس اگر محصول بی کیفیت باشد بعد از مدتی آن را وِل می کنند.

۶ـ تجربه نشان داده در بلند مدت بازاریابی شبکه ای محکوم به فنا است! دلیل آنهم ساده است ما شبکه ای از مشتریان داریم که نه بر اساس نیاز خود بلکه بر اساس شبکه سازی ما خرید می کنند. برای همین اگر یکی از آنها، شبکه را ول کند امکان این وجود دارد به بقیه هم سرایت کند و یک دفعه کوه ریزش کند و برند به طور کامل تخریب شود.

۷ـ اساساً روش هایی که به دنبال این هستند که فروش را خارج از عرف علمی و منطقی آن انجام دهند محکوم به فنا هستند؛ ولی از آنجایی که در کشورهای با اقتصاد مریض مثل ما، افراد به دنبال طی کردن رَه صد ساله هستند این مدل ها جذابیت بالایی دارد.

۸ـ اگر یک پایش ساده انجام بدهید متوجه خواهید شد که اکثر شرکت هایی که از مدل بازاریابی شبکه ای استفاده می کنند کالاهایی را انتخاب می کنند که کمتر شناخته شده است. چرا که برندهای شناخته شده نیازی به فروش نتورک ندارد! البته مثال نقض این مورد هم زیاد است؛ از چای گرفته تا دستمال کاغذی؛ اینکه بعضی از برندها مطرح هم از بازاریابی شبکه ای استفاده می کنند و فروش خود را توسعه داده اند. ولی به بلند مدت فکر کنید؛ اینکه این چند برند مطرح که از بازاریابی شبکه ای استفاده می کنند چند درصد سهم بازار مورد نظر را نسبت به رقبای خود دارند؟

۹ـ بازاریابی شبکه ای بیشتر متکی به فروش شخصی است! اصل اساسی در بازاریابی شبکه ای فروشنده و یا ویزیتور است؛ اوست که باید بفروشد. یعنی بعد از مدتی که بازاریاب سیستم را رها کرد الباقی شبکه باید سعی و تلاش بسیاری بکنند تا بتوانند مشتری از دست رفته را برگردانند. بذارید راحت تر بگویم؛ بازاریابی شبکه ای متکی به فرد فروشنده است نه به سیستم بازاریابی؛ یعنی اگر فرد فروشنده نبود بعید است بتوان به راحتی بازار خود را توسعه داد!

۱۰ـ اگر دقت کنید بازاریابی شبکه ای بیشتر به سمت محصولات تند مصرف و یا همان FMCG ها حرکت می کند. چراکه می داند در بازار B2B حرفی برای گفتن ندارد!

برای ذکر کردن معایب بازاریابی شبکه ای به اندازه یک جلسه ۶ ساعت حرف برای گفتن دارم؛ ولی مجال آن در این مقاله نیست؛ خلاصه آخر کلام را بگویم من تا زمانی که یک مدل موفق و قوی در صنعت، شبکه توزیع و همچنین موسسات خدماتی نبینم به بازاریابی شبکه ای حس خوبی نخواهم داشت!

مشاوره بازاریابی صنعتی در موسسه تحقیقات بازاریابی ایده

ما در موسسه تحقیقات بازاریابی ایده با بیش از ۷ سال فعالیت در حوزه های مختلف صنعتی، خدماتی و توزیعی در سراسر کشور به تجارب خوبی دست پیدا کرده ایم. بدون شک تلفیق علم و تجربه می تواند همچون دو بالِ پرواز برای ایده های نو و بدیع باشد. در این راستا بخش مشاوره بازاریابی صنعتی و همچنین بازاریابی صادراتی موسسه ایده توسط اینجانب مدیریت می شود. در طول این سال ها در حکم مدیر بازرگانی بین الملل، مدیر فروش، مدیر بازاریابی و همچنین مشاور بازاریابی در واحدهای صنعتی مختلف سراسر کشور فعالیت کرده ام. به لطف خدا و همچنین اعتماد صاحبین صنایع به تجارب عملیاتی خوبی دست پیدا کردم که امیدوارم برای علاقه مندان عرصه تولید و کارآفرینی جذاب و عملیاتی باشد.

ما به دنبال شومن بازی نیستیم؛ سعی می کنیم به شما یک برنامه عملیاتی برای بخش های تحقیقات بازاریابی، برندینگ، بازاریابی دیجیتال، بازاریابی میدانی، پلن فروش و در نهایت طرح ریزی برنامه جامع امور مشتریان بدهیم. بدون شک اگر یک واحد صنعتی، خدماتی و یا توزیعی به این برنامه طراحی شده عمل کند به جواب های جالبی خواهد رسید. تیم مشاوره ما به حدی از کار خود مطمئن است که بعد از جلسه مشاوره در صورتی که شما یک بیزنس پلن قوی داشته باشید حاضر خواهد بود در برنامه بازاریابی شما مشارکت کند و از مقام طرح ریزی به مرحله نظارت و اجرا نیز گام بردارد.

درخواست پروژه تحقیقات بازاریابی

تحقیقات بازاریابی ابزاری اثر بخش جهت تدوین یک برنامه جامع بازاریابی قوی برای هر بیزینسی است؛ با استفاده از تکنیک های تحقیقات بازاریابی می توان به سوالات زیادی پاسخ داد از جمله اینکه اندازه بازار ما چقدر است؟ رقبای ما چند درصد سهم بازار را در اختیار دارند؟ و یا میزان آگاهی از برند ما در مشتریان چقدر است؟ شما از طریق فرم زیر می توانید درخواست رسمی خود را برای ما ارسال کنید؛ دوستان ما در موسسه ایده بعد از ۲۴ الی ۴۸ ساعت به درخواست شما پاسخ خواهند داد.

  • اطلاعات مربوط به شرکت و شخص درخواست کننده پروژه تحقیقاتی

  • درخواست خود را به طور دقیق در این قسمت درج نماید

  • ۰ از ۱۰۰۰ حداکثر کاراکتر
  • فایل ها را به اینجا بکشید

     

شما می توانید به جای فرم بالا پیام صوتی خود را از طریق شماره زیر برای ما ارسال کنید؛ دوستان ما با شما تماس خواهند گرفت (:

۰۲۱۲۲۷۳۳۰۸۶

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  | فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

 

مشاور بازاریابی | من چی کاره ام؟

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

مشاور بازاریابی | من چی کاره ام؟

رفقا سلام و خدا قوت

ممنون از بابت تماس ها و ایمیل هاتون …

از اینکه مطالب براتون مفیده خوشحالم …

 

فقط چند تا موضوع رو باید برای هم روشن کنیم تا بهتر بتونم کمکتون کنم:

۱ـ خدایی من از بورس و بورس بازی هیچی بلد نیستم؛ دوست هم ندارم یاد بگیرم ((:

۲ـ باور کنید من نمی تونم بهتون بگم که اگر چه کاره بشید می تونید تو زندگیتون موفق بشین! این خودتون هستید که باید آینده خودتون را ترسیم کنید؛ مثل لباس پوشیدن نیست که من بهتون بگم فلان کار بهتون بیشتر میاد ((:

۳ـ من ناجی نیستم! من نمی تونم بهتون بگم که در آینده قیمت دلار پایین میاد و یا بالا میره! خدایی من پیش بینی اقتصادی نمی کنم بلکه تحلیل اقتصادی می کنم (:

۴ـ من از اینکه بهتون بگم برید سرمایه تون رو تبدیل به دلار و سکه کنید خوشم نمیاد؛ اصلا این کار رو درست نمی دونم!

۵ـ من یک مشاور بازاریابی هستم؛ فقط همین ((:

مشاور بازاریابی چی کار می کنه؟

من یک مشاور بازاریابی هستم؛ تخصص اصلی من در حوزه بازاریابی داخلی و صادراتی است؛ یعنی فقط در این حیطه های زیر است که می تونم کمکتون کنم:

۱ـ یک ایده کارآفرینانه دارید و نمی دونید از کجا شروع کنید؟

۲ـ تصمیم دارید یک بیزینس بزرگ راه بندازید و نمی دونید چطور بیزینس پلن خودتون رو بنویسید؟

۳ـ بیزینس خودتون رو راه اندختین و برای بازاریابی و فروش هیچ پلنی ندارید؟

۴ـ هر کاری کردین نتونستین با پلن های خودتون بخش بازاریابی و فروش شرکتتون رو راه بندازین و جواب بگیرید.

۵ـ به دنبال یک مشاور بازاریابی هستید تا بهتون راه و چاه صادراتی و یا فروش داخلی رو بگه.

۶ـ سهم بازارتون هر سال در حال کاهش هست و نمی دونید باید چی کار کنید؟

۷ـ برای گرفتن نمایندگی و توسعه فروش مویرگی شرکتتون هیچ برنامه ای ندارید و دنبال یک مشاور بازاریابی می گردین تا کمکتون کنه.

۸ـ دوست دارید بازار خودتون رو توسعه بدین و بتونید صادرات کنید ولی نمی دونید چطور باید بازاریابی کنید.

۹ـ یک شرکت قدیمی هستید که در مرحله افول افتادین و کم کم دارید بازارهاتون رو از دست میدین و نمی خواین این اتفاق بیفته و از طرفی نمی دونید چی کار باید بکنید؟

۱۰ـ تصمیم گرفتین با اعضای خانوادتون یک بیزینس خانوادگی راه بندازین ولی نمی دونید چطور این کار رو بکنید؟

۱۱ـ مدام با شرکای تجاریتون سر پلن بازاریابی و فروش دعواتون میشه و دنبال این هستید که کدام مدل برای شرکتتون بهتره؟

۱۲ـ از تحقیقات بازاریابی هیچی نمی دونید و نمی خواید بی گدار به آب بزنید. می خواین با تحلیل درست از بازار هدفتون، محصولتون رو روانه بازار کنید. دنبال یک مشاور بازاریابی می گردین تا بهتون راه و چاه رو نشون بده.

۱۳ـ اصلاً می خواید قبل از شروع هر کاری یک مارکتینگ پلن قوی(یعنی همون برنامه جامع بازاریابی) برای خودتون بنویسید تا بدونید چند چند هستید؟

۱۴ـ یک واحد صنعتی هستید که محصولتون خاصه و به راحتی نمیشه بازاریابیش کرد؛ دنبال یک مشاور بازاریابی هستید تا بهتون بگه چطور بازاریابی b2b انجام بدین.

۱۵ـ فروشتون خوبه ولی ازش راضی نیستین؛ می خواین فروشتون را توسعه بدین ولی تو مرحله اشباع هستید و هر کاری می کنید فروشتون بیشتر نمیشه!

۱۶ـ از اینکه بیزینستون، قائم به خودتونه خسته شدین و می خواین یک سیستم راه بندازین تا راحت بشین؛ الان تو وضعیتی هستید که اگر یک روز بالای سر کار نباشید کل شرکت فلج میشه. می خواین به جای خودتون یک فرایند و سیستم راه جایگزین کنید.

۱۷ـ نیروهای زیادی را به عنوان مدیر فروش، کارشناس بازاریابی و غیره جذب کردید ولی از هیچکدوم جواب نگرفتین؛ سر در گم هستید چطور باید نیروی خود را پیدا کنید؟

۱۸ـ از برندنیگ هیچی نمی دونید و یا بهتر بگم کم می دونید و از طرفی می خواید روی برند شخصی خودتون و یا شرکتتون کار کنید و برای همین دنبال یک مشاور بازاریابی هستید.

۱۹ـ از بازاریابی دیجیتال زیاد شنیدید ولی می خواین ازش جواب بگیرید ولی نگرفتین؛ مثلاً سایت زدین ولی مشتری براتون نیومد؛ مثلاً پیج اینستا زدین و کلی هم هزینه کردین ولی براتون مشتری نیومد. یا اصلاً نمی دونید که آیا بازاریابی دیجیتالی به کسب و کار شما کمک می کنه یا نه؟

۲۰ـ کلی مشتری قدیمی دارید ولی نمی تونید اونا رو حفظ کنید. اصلاً نمی دونید چطور باید مشتری های قدیمی خودتون را همیشه فعال نگه دارید؟ نمی دونید چطور باید اون ها رو وفادار کنید؟

۲۱ـ کلی محصول دارید و کلی هم هزینه تبلیغات کردید ولی مشکلتون اینه که مشتریای وفادارتون نمی دونن شما چقدر محصول دارد. در حقیقت مشکلتون اینه که همه از توانایی ها و تنوع محصولاتتون خبر ندارند! دنبال یک مشاور بازاریابی هستید تا بهتون قواعد پروموشن(promotion) رو یاد بده تا بهتر دیده بشین.

۲۲ـ و ده ها مسئله رنگارنگ دیگه که همه اینها در رسته فعالیت های یک مشاور بازاریابی قرار می گیره.

 

 

من یک مشاور بازاریابی هستم!

رفقا براتون ۲۲ تا مثال زدم تا بیشتر با توانایی های من و مجموعه ام آشنا بشین. بدونید که من به عنوان یک مشاور بازاریابی چه کارهایی می تونم انجام بدم؛ قطعاً من یک ناجی نیستم؛ ولی می تونم بهتون کمک کنم بهتر شرایط را ببینید و برای آینده شغلی خودتون تصمیم بگیرید. اصطلاحاً من یک تصمیم گیر نیستم بلکه در مقام یک مشاور به عنوان تصمیم ساز بهتون کمک خواهم کرد. امیداوارم تونسته باشم خوب براتون خودم و موسسه ایده رو پرزنت کرده باشم. در آینده بیشتر براتون کلیپ درست می کنم تا بیشتر با توانایی های ما آشنا بشین.

مشاوره بازاریابی صنعتی در موسسه تحقیقات بازاریابی ایده

ما در موسسه تحقیقات بازاریابی ایده با بیش از ۷ سال فعالیت در حوزه های مختلف صنعتی، خدماتی و توزیعی در سراسر کشور به تجارب خوبی دست پیدا کرده ایم. بدون شک تلفیق علم و تجربه می تواند همچون دو بالِ پرواز برای ایده های نو و بدیع باشد. در این راستا بخش مشاوره بازاریابی صنعتی و همچنین بازاریابی صادراتی موسسه ایده توسط اینجانب مدیریت می شود. در طول این سال ها در حکم مدیر بازرگانی بین الملل، مدیر فروش، مدیر بازاریابی و همچنین مشاور بازاریابی در واحدهای صنعتی مختلف سراسر کشور فعالیت کرده ام. به لطف خدا و همچنین اعتماد صاحبین صنایع به تجارب عملیاتی خوبی دست پیدا کردم که امیدوارم برای علاقه مندان عرصه تولید و کارآفرینی جذاب و عملیاتی باشد.

ما به دنبال شومن بازی نیستیم؛ سعی می کنیم به شما یک برنامه عملیاتی برای بخش های تحقیقات بازاریابی، برندینگ، بازاریابی دیجیتال، بازاریابی میدانی، پلن فروش و در نهایت طرح ریزی برنامه جامع امور مشتریان بدهیم. بدون شک اگر یک واحد صنعتی، خدماتی و یا توزیعی به این برنامه طراحی شده عمل کند به جواب های جالبی خواهد رسید. تیم مشاوره ما به حدی از کار خود مطمئن است که بعد از جلسه مشاوره در صورتی که شما یک بیزنس پلن قوی داشته باشید حاضر خواهد بود در برنامه بازاریابی شما مشارکت کند و از مقام طرح ریزی به مرحله نظارت و اجرا نیز گام بردارد.

[gravityform id=”7″ title=”true” description=”true”]

شما می توانید به جای فرم بالا پیام صوتی خود را از طریق شماره زیر برای ما ارسال کنید؛ دوستان ما با شما تماس خواهند گرفت (:

۰۲۱۲۲۷۳۳۰۸۶

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  | فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

اهمیت مشاوره بازاریابی در شناخت بهتر بازار

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

 

چرا من باید به مشاوره بازاریابی نیاز داشته باشم؟

مگه بازاریابی و فروش کاری داره؟ خودم به راحتی می تونم بفروشم و نیاز به کمک کسی ندارم!

همه جملات بالا و شبیه به آن را به کرات از افرادی که برای اولین بار به جلسه مشاوره ام آمده اند شنیده ام! اینکه فکر می کردند می توانند خیلی راحت برنامه فروش و بازاریابی خود را تدوین کنند و بعد از آن، پیاده سازی کنند؛ یک نکته جالب بهتون بگم؛ اکثر افرادی که برای مشاوره بازاریابی وقت می گیرند کسانی هستند که یا در فرایند فروش شکست خورده اند و یا متاسفانه متوجه شده اند در جای بدی سرمایه گذاری کرده اند. به جرات می توانم بگویم که بالای ۸۰ درصد مشاوره پذیران در این دسته قرار می گیرند. دلیل آن هم مشخص است؛ فکر می کردند فروختن کاری ندارد! البته موارد زیادی هم داریم که به خاطر دقت بالایی که در خوب انجام شدن کارها دارند وقت مشاوره می گیرند.

چه زمانی به مشاوره بازاریابی نیاز داریم؟

به عنوان یک اصل کلی پیشنهاد می کنم قبل از اینکه تصمیم به سرمایه گذاری در یک زمینه بیزینسی بگیرید با دوستان فعال در عرصه مشاوره بازاریابی یک جلسه داشته باشید. مشاوره گرفتن از یک مشاور خوب می تواند نظر شما را در مورد سرمایه گذاری کردن در یک مورد خاص تغییر دهد و یا حتی جلوی ضررهای بیشتر در آینده بگیرد. شاید هم فکر کنید، طرح شما آنقدر قوی است که نیاز به مشاوره نیست ولی می توانید با یک سوال ساده تکلیف خود را مشخص کنید و آن هم این است:

از کجا شروع کنم و چطور؟

جواب به این سوال تکلیف ما را مشخص می کند که قرار است به کجا حرکت کنیم؟ چطور حرکت کنیم؟ با چه ابزاری و با چه استراتژی طی مسیر کنیم؟ اگر جواب این سوالات را دقیقا ندانیم و یا در اجرای آن شک داریم بهتر است برای گرفتن یک جلسه مشاوره اقدام کنیم. البته دسته دیگری هم هستند؛ یعنی کسانی که سال هاست یک بیزینس را بالا آورده اند و الان از عملکرد واحد بازاریابی و فروش خود راضی نیستند. تکلیف آنها که روشن است باید برای عارضه یابی دقیقِ واحد صنعتی خود، زودتر اقدام کنند.

اهمیت مشاوره بازاریابی در شناخت بهتر بازار هدف

از آنجایی که اکثر مشاوران بازاریابی در حوزه های متنوع و متکثری فعالیت دارند بنابراین دید بهتری از بازار مورد بحثِ مشاور پذیر خواهند داشت. بذارید مطلب را روشن تر بگویم؛ تصور کنید قرار است یک مشاوره بازاریابی در حیطه صنعت روغن و روانکار بگیرید. اگر مشاور بازاریابی شما با شرکت های متنوع روغن و روانکار همکاری داشته است به راحتی می تواند تجارب پیشینیان را به شما منتقل کنند و به جای اینکه در عرصه بازاریابی داخلی و صادراتی دست به آزمون و خطا بزنید از نظرات او استفاده کنید. در حقیقت اگر مشاور بازاریابی در حیطه مورد نظر شما تجربه کاری داشته باشد شما را به اندازه چندین سال جلو می اندازد. و دیگر نیاز نیست مدل های مختلف تئوریکال در بازاریابی و فروش را تست کنید تا ببینید کدامیک در بازار ایران جواب می دهد.

لئوناردو داوینچی یک نقاش ساده نبود!

با یک مثال ساده نقش و جایگاه مشاور بازاریابی را برایتان روشن تر می کنم. آورده اند که روزی فردی پیش لئوناردو داوینچی، نقاش معروف ایتالیایی رفت و به او دستور کشیدن یک نقاشی را داد. داوینچی در مدت زمان کوتاهی یک نقاشی زیبا کشید و به او داد و در ازای آن از او طلب چند سکه طلا کرد. فرد سفارش دهنده که از این دستمزد نقاش به شگفت آمده بود به او گفت: مگر تو چه کار کرده ای که همچنین حق الزحمه ای طلب می کنی؟(به قول امروزی ها مگه آپولو Apollo هوا کردی؟)

داوینچی هم جواب جالبی به او داد و گفت: تو کار من را خیلی ساده و سریع دیدی؛ در حال که من پشتِ آن، سال ها تجربه و مهارت را می بینم.

برای مشاوره گرفتن هزینه کنیم!

با توجه به مثال بالا موراد متعددی را دیده ام که در جلسه مشاوره گفته اند ای کاش این هزینه کم مشاوره بازاریابی و فروش را داده بودیم و این همه هزینه اشتباه نمی کردیم. این را به عنوان یک دوست و برادر کوچکتر می گویم برای بیزینس های خود از اول دل بسوزانید و نه اینکه انتظار داشته باشید یک بیمار سرطانی را تحویل مشاور بدهید و او هم برای شما معجزه کند. خدا را شکر در ایران کم نیستند مشاوران بازاریابی که در زمینه های مختلف صنعتی و یا خدماتی، صاحبِ تجریه و مهارت هستند. با کمی دقت و وسواس می توانیم بهترین آنها را در موضوع مورد نظر خود پیدا کنیم و از آنها نقشه راه بخواهیم. حالا شاید در این راه به تور چندتا مشاورِ شومن هم بخوریم؛ ولی به جرات می توانم بگویم هزینه ای که برای مشاوره گرفتن به مشاور پرداخت می کنید از هزینه های سرسام آوری که باید در طول مسیر بیزینسی خود پرداخت کنید قابل مقایسه نیست.

مشاوره بازاریابی صنعتی در موسسه تحقیقات بازاریابی ایده

ما در موسسه تحقیقات بازاریابی ایده با بیش از ۷ سال فعالیت در حوزه های مختلف صنعتی، خدماتی و توزیعی در سراسر کشور به تجارب خوبی دست پیدا کرده ایم. بدون شک تلفیق علم و تجربه می تواند همچون دو بالِ پرواز برای ایده های نو و بدیع باشد. در این راستا بخش مشاوره بازاریابی صنعتی و همچنین بازاریابی صادراتی موسسه ایده توسط اینجانب مدیریت می شود. در طول این سال ها در حکم مدیر بازرگانی بین الملل، مدیر فروش، مدیر بازاریابی و همچنین مشاور بازاریابی در واحدهای صنعتی مختلف سراسر کشور فعالیت کرده ام. به لطف خدا و همچنین اعتماد صاحبین صنایع به تجارب عملیاتی خوبی دست پیدا کردم که امیدوارم برای علاقه مندان عرصه تولید و کارآفرینی جذاب و عملیاتی باشد.

ما به دنبال شومن بازی نیستیم؛ سعی می کنیم به شما یک برنامه عملیاتی برای بخش های تحقیقات بازاریابی، برندینگ، بازاریابی دیجیتال، بازاریابی میدانی، پلن فروش و در نهایت طرح ریزی برنامه جامع امور مشتریان بدهیم. بدون شک اگر یک واحد صنعتی، خدماتی و یا توزیعی به این برنامه طراحی شده عمل کند به جواب های جالبی خواهد رسید. تیم مشاوره ما به حدی از کار خود مطمئن است که بعد از جلسه مشاوره در صورتی که شما یک بیزنس پلن قوی داشته باشید حاضر خواهد بود در برنامه بازاریابی شما مشارکت کند و از مقام طرح ریزی به مرحله نظارت و اجرا نیز گام بردارد.

 
[gravityform id=”7″ title=”true” description=”true”]  

شما می توانید به جای فرم بالا پیام صوتی خود را از طریق شماره زیر برای ما ارسال کنید؛ دوستان ما با شما تماس خواهند گرفت (:

۰۲۱۲۲۷۳۳۰۸۶

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  | فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

پورسانت در بازاریابی

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

 

پورسانت در بازاریابی

 

اصول طراحی پورسانت در بازاریابی

 

بدون شک یکی از بحث بر انگیزترین بخش های طراحی هر برنامه جامع بازاریابی صنعتی، مربوط به بخش طراحی فرمول پورسانت در بازاریابی است. اگر مدیران بازاریابی در طراحی فرمول پورسانت خود از تجربه و دانشی خوبی برخوردار نباشند می توانند از چند منظر به شرکت صدمه بزنند. اول از همه اینکه اگر پورسانت در بازاریابی منجر به انگیزش بازاریاب نشود می تواند امید او را به ادامه کار از بین ببرد. همچنین عدم توجه به درصد پلکانی پورسانت در بازاریابی می تواند منجر به ایجاد یک کار روتین و بدون تحرک شود. از همه اینها بدتر مدت این است که زمان ما برای گرفتن سهم بازار رقبا بسیار محدود است؛ اگر یک پلن عملیاتی قوی برای این بخش طراحی نکرده باشیم باید منتظر از دست دادن بخش های عمده ای از بازار خود باشیم. چرا که بازاریابان در خط حمله نبرد قرار دارند؛ اگر آنها صحنه را خالی کنند به طور قطع شرکت ما شکست خواهد خورد.

چند تجربه عملیاتی برای تدوین جدول پورسانت در بازاریابی

۱ـ اصل عدالت را رعایت کنیم

در طراحی الگوی پورسانت خود باید اصل عادلانه بودن را رعایت کنیم. این را فراموش نکنیم هدف اصلی از طراحی پلن پروسانت در بازاریابی این است که بیشتر بفروشیم. نه اینکه ویزیتورها و یا بازاریاب ها را استثمار کنیم! الگوی طراحی پورسانت باید به گونه ای باشد که افراد این حس را داشته باشند اگر بیشتر تلاش کنند به سود بیشتری می رسند. در عین حال نباید بین افرد بازاریاب تمایز و تفاوتی قائل شد. تنها معیار تمایز، فقط و فقط عملکرد تخصصی آنها و زدن تارگت ها باشد.

۲ـ حقوق پروسانت محور و یا ترکیبی؟

در طول این سال ها روش های مختلف زیادی را دیده ام که واحد های بازاریابی صنعتی از آن بهره برده اند. به جرات می توان گفت خیلی از این روش های نه علمی است و نه عملیاتی! اما آنچه که بنا به تجربه می توانم بگویم این است که استفاده از روش پرداخت ترکیبی برای اکثر بیزینس های فعال جواب می دهد. البته مواردی هم داریم که به جهت شناخته بودن برند مورد نظر می توان قرارداد کمیسیون محور(commission based) بست و اصلاً حقوقی را پرداخت نکرد. همه استراتژی های تعیین حقوق و پورسانت بازاریاب بسته به نوع صنعت و دوره عمر برند(life cycle) آن می تواند متفاوت باشد. به عنوان یک اصل کلی این را به خاطر داشته باشید که هر چقدر کالای شما شناخته شده تر باشد می توانید مبنای کار خود را به سمت کمیسیون محور پیش ببرید و حقوق ثابت پرداخت نکنید.

۳ـ کف فروش را برای بازاریاب مشخص کنید

یکی از مواردی که می تواند موجب ضرر شما شده و حتی در بلند مدت، باعث ضد بازاریابی(Dmarketing) برند شما شود این است که کفِ فروش برای بازاریاب خود تعیین نکنید. بازاریاب شما باید بداند در صورتی که حداقل مورد انتظار فعالیت را از خود نشان ندهد با میزان دریافتی کمتری روبرو خواهد شد. اساساً کار بازاریابی، فعالیتی پر تحرک و مهیج است و کسی که به عنوان ویزیتور و یا بازاریاب شروع به فعالیت می کند باید این را بپذیرد که باید مبارز خوبی باشد. این پذیرفتنی نیست که بازاریاب ما حداقل فروش ما را نزد! البته این هم به این معنی نیست حداقل فروش ما برابر با حداکثر فروشِ عرف بازار باشد. اصل انصاف را باید رعایت کرد؛ باید با محاسبه دقیق، یک حداقل منطقی را برای فروش در ماه و یا سال تعریف کرد.

۴ـ سقف فروش هم یادتان نرود

همان طور که باید یک کف فروش خوب برای بازاریاب خود طراحی کنیم. باید یک سقف فروش هم برای او در نظر بگیریم. منظور از سقف فروش این است که بازاریاب ما بداند بعد از حد مشخصی از فروش می تواند پروسانت دریافت کند. البته این قاعده سقف و کف برای همه صنایع قابل اجرا نیست. ولی برای اکثر واحدهای صنعتی که کالای آنها در دسته بندی FMCG و یا تند مصرف قرار می گیرند از همین قانون باید پیروی کنند. برای سایر واحدهای صنعتی، بسته به پیچیدگی کالای و ناشناخته بودن آن کالا شیوه تارگت بستن متفاوت خواهد بود. در این مقاله سعی می کنم قواعد کلی را بگویم ولی برای استثناء ها باید ساعت ها بحث کرد که در حوصله این مقاله کوتاه نیست.

 

 

۵ـ درصد پورسانت متفاوت برای دسته های کالایی متفاوت

سیاست پورسانت دهی خود را منطبق با کالای تند فروش و یا کند فروش تنظیم کنید. یعنی اگر محصول شما یک کالای کند فروش است به طبع باید پروسانت بازاریابی شما خیلی بیشتر از وضعیت کالایی باشد که کند فروش است. ستون خیمه کار ویزیتوری درصد پورسانت آن است؛ پس سعی کنیم در طراحی آن دقت کنیم و از دیگر واحدهای صنعتی که کارشان با ما فرق می کند کپی نزنیم.

۶ـ دقت در طراحی پورسانت پلکانی

مدیران بازاریابی که با دقت و وسواس بسیار سعی در طراحی پورسانت های دقیق پلکانی می نمایند از همکارانی که بدون دقت و با شلختگی یک پلن پورسانت طراحی می کنند جلوتر هستند. بعضی از مدیران بازاریابی بدون هیچ برنامه ای اقدام به طراحی جدول پروسانت دهی می نمایند و بعد از مدتی متوجه می شوند مدل امتیازدهی آنها اشتباه بوده و به همین جهت مدام برنامه خود را تغییر می دهند. هیچ چیزی بدتر از این نیست که مدیر بازاریابی یک واحد صنعتی و یا خدماتی به طور مکرر حرف های خود را عوض کند. بدون شک تیم بازاریابی و ویزیتوری بعد از مدتی مایوس می شوند. از این رو پیشنهاد می شود برای طراحی جداول پورسانت در بازاریابی، دقت بیشتری به خرج دهید. نکته مهم این است که قبل از اجرای کمپین بازاریابی و ویزیتوری تا چند روز مدل طراحی شده را توسط تیم کارشناسی مورد آزمایش و محک قرار دهید تا بعد از آن مطمئن باشید لازم نیست برنامه را تغییر دهید.

۷ـ پرداخت پروسانت در بازاریابی را منوط به تسویه حساب کنید!

یکی از اشتباهات رایج در بین واحدهای صنعتی بزرگ و کوچک این است که پورسانت بازاریابی را به تسویه حساب کامل مشتری موکول می کنند. این باعث کاهش انگیزه بازاریاب خواهد شد. پیشنهاد می شود که سیستم پورسانت دهی خود را متناسب با تسویه حساب مشتری به بازاریاب پرداخت کنید. تا او نیز برای تسویه حساب کامل مشتری پی گیر باشد. به طور قطع پرداخت کامل پورسانت یک پروژه که هنوز تسویه حساب کامل نشده است پیشنهاد نمی شود. چراکه می تواند منجربه خسارت جدی به شما شود!

۸ـ موارد دیگر

فکر می کنم اگر بخواهم لیست تجارب خود را در مورد جدول پورسانت کامل کنم باید بگویم موارد زیادی وجود دارد که باید در طراحی پورسانت برای تیم بازاریابی در نظر گرفت. باید این را در نظر داشت عوامی همچون:

۱ـ فروش نقدی و یا غیر نقدی

۲ـ درصد تخفیف داده شده توسط تیم بازاریابی

۳ـ تفاوت جدول پروسانت ویزیت حضوری و غیر حضوری

۴ـ درصد پروسانت فروش به همکاران و یا به پروژه های بزرگ سازمانی

۵ـ درصد پروسانت فروش فصلی و غیر فصلی

۶ـ قانون پروسانت دهی بر اساس سیستم زنجیره مدیریت

۷ـ پورسانت اضافی برای جذب مشتریان جدید

و ده ها نکته دیگر که باید در طراحی جداول پورسانت دهی تیم بازاریابی در نظر گرفته شود که در حوصله این مقاله قرار نمی گیرد. از طرفی دیگر بنا به فراخور هر صنعت می توان از تعداد مشخصی از موارد بالا استفاده کرد که نیاز به نظر کارشناسی و مطالعه دقیق دارد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  | فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

مراحل شش گانه فرایند تحقیقات بازاریابی

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

انجام تحقیقات بازاریابی

تحقیقات بازاریابی

چرا تحقیقات بازاریابی؟

قبل از اینکه وارد بحث مراحل شش گانه فرایند تحقیقات بازاریابی بشویم باید بررسی کنیم که اساساً تحقیقات بازاریابی قرار است چه دردی را از دردهای مجموعه صنعتی ما بر طرف کند؟ چرا ما به عنوان یک تولید کننده و یا ارائه دهنده خدمات، نیاز به انجام تحقیقات بازاریابی داریم؟ و ده ها سوال دیگر که شاید در ذهن شما نقش بسته باشد. آن چیزی که مسلم است این می باشد که یکی از مهمترین اهداف از انجام تحقیقات بازاریابی رسیدن به دو جواب کلیدی است؟

  1. اندازه بازار من چقدر است؟
  2. سهم بازار من و یا رقبایم چقدر است؟

البته دنیای تحقیقات بازاریابی به همین ۲ سوال خلاصه نمی شود. بیش از ده ها روش پیچیده در تحقیقات بازاریابی وجود دارد که می تواند جوابگوی سوالات رنگارنگ مدیران و صاحبان صنایع باشد. اما جواب به سوال فوق بیش از همه اهمیت دارد! چراکه می تواند یک خط راهنمای خوب برای ادامه مسیر یک واحد صنعتی ترسیم کند.

اندازه بازار

گفتیم اندازه بازار یک مولفه مهم در تحقیقات بازاریابی است؛ اما چرا؟ بدون شک، عدم شناخت دقیق از شرایط بازار و بزرگی آن می تواند سرمایه و انرژی ما را به هدر بدهد. کم نبودند واحدهای صنعتی و خدماتی که بدون هیچ گونه برنامه ای اقدام به راه اندازی یک بیزینس کردند و در نهایت ناباوری شکست خوردند. بذارید با یک مثال ساده اعمیت اندازه بازار را بیش از پیش برایتان روشن کنم. تصور کنید در شرایط جنگی و در تاریکی مطلق شب در خط حمله هستید؛ نمی دانید دشمن کجا مستتر شده است. بدون هیچ برنامه و هدفی شروع به تیر اندازی می کنید به امید اینکه شلیک های شما به هدف بخورد و بتوانید از صحنه نبرد با پیروزی بیرون بیایید!

تیر در تاریکی انداختن!

به ادامه مثال بالا برگردیم. کاری که ما می کنیم دقیقاً حکایت فردی است که تیر در تاریکی می اندازد و در نهایت یا کشته می شود و یا اسیر! حتما می پرسید چرا؟ خوب جواب این سوال ساده است. به خاطر اینکه دشمن به راحتی از روی نور حاصل از شلیک های بی هدف شما موقعیتتان را در آن تاریکی مطلق شناسایی می کند و با یک پاتک ساده شما را از پا در می آورد.

دانستن سهم بازار چه کمکی به من می کند؟

واحدهای صنعتی بسیاری بدون داشتن یک طرح توجیه قوی که ستون آن تحقیقات بازاریابی حرفه است اقدام به تاسیس شرکت و یا کارخانه خود می کنند. اما غافل از اینکه اندازه بازار آنها چقدر است شروع به تولید می کنند. اما از آنجایی که حکایت انها همان حکایت تیر در تاریکی زدن است؛ بعد از مدت کوتاهی از بازار حذف می شوند. چراکه آنها تصور می کردند اندازه بازارشان بزرگ است ولی پس از تولید می فهمند که سگمنت(Segment) یا بخش نامناسبی را هدف گذاری کرده اند و بازار کشش محصول آنها را ندارد. به همین جهت خیلی سریع شکست می خورند و یا اگر تن به شکست ندهند با مشقت های بسیار ادامه مسیر می دهند.

سهم بازار من چقدر است؟

مولفه مهم دیگر شناخت سهم بازار رقبا است. اگر می خواهیم تازه وارد بازار بشویم باید بدانیم که از کیک موجود چند درصد را رقبای ما برداشته اند؟ چقدر از کیک موجود را می توانیم تصاحب کنیم؟ آیا رقای ما اجازه سهیم شدن ما را می دهند؟ اصلاً این کیک چقدر ارزش دارد که ما می خواهیم برای آن این قدر به خودمان سختی بدهیم و ریسک های بسیاری را به جان بخریم؟

جواب تمام این سوالات را باید از طریق محاسبه سهم بازار رقبا و همچنین شرایط بازار بدست آورد. شرکت های تازه واردی که با شناخت دقیق از شرایط بازار به آن ورود می کنند به نسبت بسیار بیشتری از شرکت هایی که بدون برنامه وارد بازار می شوند موفق می شوند. بر کسی پوشیده نیست که بدست گرفتن سهم بازار رقیبی که برای سالیان متمادی رهبر بازار بوده است کار آسان و ساده ای نیست. لذا بدون شک شناخت سهم بازار رقبا می تواند ما را حسابی روشن کند که در چه سرزمینی داریم پا می گذاریم؟

موسسه تحقیقات بازاریابی ایده؛ برند آقای بازاریاب(MRVisitor)

مراحل شش گانه فرایند تحقیقات بازاریابی

فکر می کنم دیگه الان ذهنتون آماده باشه تا وارد این بحث بشویم که مراحل شش گانه تحقیقات بازاریابی چیست؟ قبل از هر چیز باید بگویم که اولین گام برای شناخت مشتریان و همچنین رقبا در بازار، انجام پروژه های مختلف تحقیقات بازاریابی است. به بیانی دیگر این فرایند زیربنای مدیریت مجموعه هایی است که ساز و کار خود را براساس نیازها و خواسته ­های مشتریان خود مشخص می­ کنند. تحقیقات بازاریابی، فرایندی با مراحل شش گانه است، که با انجام این مراحل می توان دید بهتری نسبت به بازار، مشتریان و رقبا خود پیدا کرد. سعی می کنم به اختصار هریک از این شش گام اساسی در تحقیقات بازاریابی را برایتان شرح دهم:

مرحله اول: تعریف مسئله پژوهش

در هر پروژه تحقیقات بازاریابی نخستین گام تعیین مسئله است. متخصصان بازاریابی پس از جمع آوری داده از طریق مصاحبه با کارشناسان حوزه مربوطه و همچنین تحلیل آنها اقدام به تعریف مسئله می­ نمایند. ابتدا وظیفه پژوهشگر این است که بداند مشکل چیست؟ در واقع او باید بتواند مشکل تصمیم گیری را به یک مساله تحقیقاتی تبدیل کند. برای این کار به یک طرح ابتدایی نیاز است. زمانی که پژوهشگر از مشکل تصمیم گیرندگان اطلاع پیدا کرد باید بتواند طرحی اولیه ای را از مشکل تشخیص داده شده تهیه نماید و به تصمیم گیرندگان ارائه کند. او باید مطمئن شود منظور آن ها را درست برداشت کرده است یا خیر؟

مرحله دوم: تدوین راه حل برای حل مسئله

مرحله دوم شامل شکل دادن چارچوب و آماده سازی الگوهای تحلیلی، پرسش ­های تحقیق و فرضیه­ های آن می ­باشد. بدون شک مهمترین بخش از مراحل شش گانه فرایند تحقیقات بازاریابی، تدوین راه حل برای حل مسئله آن است. در این مرحله باید از نظر صاحب نظران متعددی بهره جست تا به یک پرسشنامه قوی دست پیدا کرد. باید فرضایت و سوال های تحقیق را به خوبی تبیین کرد تا بر اساس آن مدل حل کردن آن را طراحی کنیم. اگر در این بخش ضعیف عمل کنیم امکان این وجود دارد که کل نتایج تحقیق ما دچار سوگیری شود و به مقصود مورد نظر دست پیدا نکنیم.

مرحله سوم: تدوین طرح پروژه تحقیقات بازاریابی

طرح پژوهشی، چارچوب انجام تحقیقات بازاریابی و برنامه کاری آن را مشخص می­ سازد. اینکه تحقیقات ما مقدماتی است یا اکتشافی، تعریف دقیق متغیرها و طراحی مقیاس­ های مناسب برای اندازه­ گیری، همگی بخشی از تدوین طرح تحقیق می­ باشند. همچنین در این مرحله باید تکلیف موضوع چگونگی دستیابی به داده ­ها از طریق پاسخ دادن به پرسشنامه ها نیز مشخص شود.

مرحله چهارم: اجرای عملیات میدانی یا گردآوری داده­ ها

عملیات میدانی در تحقیقات بازاریابی  شامل دسترسی به داده­ ها از طریق مصاحبه(حضوری، تلفنی، از طریق نامه و یا ایمیل) می­ باشد. پس از انجام عملیات میدانی، داده­ ها توسط کارشناس مربوط گردآوری می­ شوند. آموزش، گزینش، پایش و ارزیابی نیروهای میدانی همگی برای اطمینان از گردآوری درست داده ­ها بسیار ضروری است. اگر داده ها قابل اتکا نباشند و یا خدایی نکرده پرسشگران اقدام به داده سازی کنند. دیگر نمی توان به نتایج این تحقیق اتکا کرد و بنای سرمایه گذاری خود را روی آن گذاشت.

مرحله پنجم: آماده سازی و تجزیه و تحلیل داده­ ها

منظور از آماده سازی داده ­ها، تجزیه و تحلیل و همچنین پردازش آنهاست. این روند شامل اصلاح، شماره گذاری و رونویسی داده­ های گردآوری شده می­ باشد. مرحله بعد بازبینی اولیه جهت اشکال زدایی است. بررسی اولیه پرسش نامه­ ها یا برگه­ های مشاهدات همگی بخشی از بازبینی اولیه هستند. مرحله سوم شماره­ گذاری پاسخ هر پرسش به منظور وارد کردن داده ­ها به رایانه به صورت استاندارد می­ باشد. داده ­های بدست آمده با الگوریتم­ های آماری تحلیل و تفسیر می ­شوند تا نتایج  مربوط به تحقیقات بازاریابی مشخص شوند.

مرحله ششم: آماده سازی و ارائه گزارش نهایی

تمام فرایند تحقیقات بازاریابی باید در قالب گزارش کتبی مستند سازی شود؛ به صورتی که نشانگر پرسش­های مشخص تحقیق باشد و رویکرد، طرح تحقیق، شیوه گردآوری و روش تحلیل داده ­ها را به خوبی شرح دهد. نتایج و یافته های اصلی را به خوبی ارائه کند. لازم به ذکر است که تمامی مراحل فرایند تحقیقات بازاریابی وابسته به هم و تکرار شونده هستند. از این رو هموراه باید مراحل پیشین را مد نظر قرار داد و به گام­های پسین نیز توجه کرد.

کلام آخر؛

شاید بعد از خواندن این مقاله به این جمع بندی رسیده باشید که کار تحقیقات بازاریابی، بسیار زمان بر و شامل هزینه های آشکار و پنهان زیادی است. بله؛ درست حدس زده اید؛ همین طور است؛ عموماً پروژه های تحقیقات بازاریابی، پیچیده و زمان بر هستند و برای همین است که شرکت ها و یا واحدهای صنعتی و خدماتی آن را برون سپاری می کنند تا موسسات تحقیقات بازاریابی آن را انجام دهند. به عنوان یک متخصص بازاریابی پیشنهاد می کنم اگر واحد صنعتی شما کوچک است و توانایی تشکیل واحد تحقیق و توسعه بازار را در خود ندارد. کل فرانید تحقیقات بازاریابی خود را برون سپاری کنید و همیشه شرایط بازار خود و رقبایتان را تحلیل کنید تا بتوانید با چشمان باز به صحنه نبرد و رقابت پای بگذارید و خدایی نکرده جزء ان دسته از واحد های صنعتی نباشید که تیری در تاریکی می اندازند.

آقای بازاریاب = بازاریابی صنعتی

موسسه تحقیقاتی ایده = تحقیقات بازار

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  | فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

نظریه دورنما ؛ کانمن

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

نظریه دورنما ؛ کانمن

معمولاً در مسابقات المپیک، شادی نفر سوم از نفر دوم بیشتر است!

 

اگر به چهره قهرمانان مسابقات ورزشی المپیک بیشتر دقت کنید به نکته جالبی خواهید رسید. نکته ای که اولین بار پروفسور دنیل کانمن(Daniel Kahneman) آمریکایی به آن اشاره کرد. برندگان مدال برنز بیش از برندگان مدال نقره شادی می کنند! دلیل این موضوع را می توان در تئوری و یا نظریه دورنما بررسی کرد! معمولاً برندگان مدال نقره، مسابقه خود را به یک احساس شکست، همراه با یک خاطره تلخ تمام می کنند؛ این در حالی است که برندگان مدال برنز با یک احساس پیروزی، همراه با یک خاطره شیرین تمام می کنند. دنیل کانمن برنده جایزه نوبل اقتصادی این واقعه را در قالب یک تئوری اقتصادی تبیین می کنند که می تواند به ما خطِ فکری خوبی برای بهتر شدن بیزینس هایمان بدهد.

 

 

نظریه دورنما و یا تئوری چشم انداز

یکی از نظریه های معروف اقتصادِ رفتاری، نظریه دورنما (Prospect Theory) آقای دنیل کانمن است؛ پروفسور کانمن در نظریه دورنما بر این اصل تاکید می کند که مردم چگونه از بین گزینه های احتمالی که همگی دارای ریسک هستند و احتمال وقوع هر یک را می توان تخمین زد دست به انتخاب می زنند. کانمن بر این باور است که افراد بنا به اینکه در آخرین لحظه تصمیم گیری خود چه احساس داشته اند از سرمایه گذاری خود احساس مثبت و منفی خواهند داشت!

بذارید ساده تر بگویم؛ به همان مثال دونده های المپیک بر گردیم. نفر سوم علی رغم اینکه از نفر دوم شکست خورده است ولی چون در آخرین لحظه مسابقه نفر سوم شده است و توانسته روی سکوی مدال برود احساس خوشایند و پیروزی دارد. ولی نفر دوم علی رغم اینکه جایگاه بهتری نسبت به نفر سوم دارد ولی چون از لحاظ روانی فکر می کند کمتر تلاش کرده و نتوانسته پیروز شود خود را یک بازنده واقعی می داند! جالبی نظریه دورنما کانمن در این می باشد که او مسائل روانشناسی را به مفاهیم اقتصادی پیوند زده است. همان چیزی که امروزه تحت عنوان اقتصاد رفتاری از آن یاد می شود.

 

 

نکته مهم بیزینسی در نظریه دورنما

موتور متحرکه موفقیت در هر بیزینسی داشتن انگیزه و احساس خوشایند از ادامه مسیر است. باید همواره به آینده امیدوار بود و احساس ترس از عدم موفقیت را در خود به حداقل ممکن رساند. چه بسا در بسیاری از پروژه های بیزینسی به ظاهر موفق نشده ایم و یا به تعبیر دیگر نفر اول نشده ایم ولی اگر بیشتر دقت کنیم می توانیم شواهدی را پیدا کنیم که این مهم را اثبات می کند که توانسته ایم به مقدار زیادی به موفقیت نزدیک شویم. باید قبول کنیم که حس رضایتمندی و همچنین موفق بودن از خود موفقیت مهمتر است. چه بسا در مقام دوم قرار بگیریم ولی باز احساس عدم موفقیت در ما مثل یک خوره به روح و رانمان صدمه بزند.

فراموش نکنیم به تمام پدیده های بیزینسی دور و بر خودمان به صورت نسبی نگاه کنیم. یعنی مدل نگاهمان سود و زیانی نباشد! چرا که مدلِ نگاه سود و زیانی می تواند احساس عدم موفقیت را در ما تقویت کند. سعی کنیم نظام فکری خود را بر فراوانی(منابع موفقیت همیشه در دسترس است) نظم بدهیم نه کمیابی! البته این مفهوم فراوانی و کمیابی بحث بلندی است که بعداً مفصلاً خدمتتان عرض خواهم کرد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  | فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

متفاوت نبودن در تبلیغات نوعی خودکشی است!

ویلیام برنباخ

بدون شک یک جزء مهم و اثر گذار در بحث بازاریابی صنعتی توجه کردن به امر تبلیغات و ابزارهای پروموشن است؛ اما این که برای تبلیغات چه باید کرد و چه سناریویی را چید جای بحث کارشناسی دارد! فقط کافی است یک سرچ ساده در مورد تبلیغات هواپیمایی امارات روی یوتیوب بکنید تا ببینید با چه زیرکی، مردم کشورهای مختلف جهان را با داستان برند خود درگیر کرده است؛ الامارات سعی می کند داستان برند خود را با این واقعه مهم تاریخی هامبورگ پیوند بزند تا برای تمام تماشاگران و علاقه مندان آن بازی خاطره شود.

تبلیغات هامبورگی هواپیمایی امارت در زمین فوتبال!

خاطره سازی در تبلیغات یکی از تزهای جدید دنیای تبلیغات است؛ اینکه کاری کنیم برند ما جزئی از تاریخ زندگی فرد شود. یعنی وقتی فرد می خواهد خاطره خود را به یاد آورد برند ما را نیز به یاد آورد! به جرات می توان گفت سبک تبلیغات تیم بازاریابی الامارات فوق العاده است. در هر بازی مهم ورزشی که می تواند تارگت مارکت(Target Market) الامارات باشد حضور پیدا می کند! خدمه آن در ورزشگاه و استادیوم حضور پیدا می کند و به معرفی ویژگی ها ورزشگاه و شرایط بازی پیش رو می پردازند؛ آنها تماشاگران را با حرکات پیش بینی نشده ای مواجه می کنند تا همه دست به گوشی بشوند و این واقعه مهم تاریخی را به تمام دنیا وایرال(Viral) کنند.

باشگاه هامبورگ یکی از قوی ترین باشگاه های آلمان است که در بوندس لیگا رقابت می کند؛ این باشگاه بیش از ۷۰ هزار عضو فعال دارد؛ میلیون ها نفر از سراسر دنیا بیننده بازی های این تیم قوی اروپایی هستند. هواپیمایی امارت قبل از بازی، خدمه پروازی خود را وارد زمین می کند و با معرفی ویژگی های فیزیکی باشگاه و یک بازی مهیج غیر قابل پیش بینی توسط خدمه زن خانم خود، میلیون ها نفر را در سراسر جهان به خود معطوف می کند. به نظر شما این شیوه اثر گذارتر است و یا اینکه یک سری بیلبورد متحرک، کنار زمین مدام جا به جا شود؟!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب  |    پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  |    فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

بازاریابی صنعتی و اصول بازاریابی محتوا

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

این روزها چشم انداز بازاریابی صنعتی به سرعت در حال پیشرفت است و هیچ صنعتی از نوسان به روزرسانی های سئو(SEO)، سیستم عامل های جدید و دگرگونی اولویت خریداران، در امان نیست. بازاریابی محتوا، ترکیبی منحصر به فرد از محصولات قابل ارائه و نوآوارانه را ارائه می دهد که می تواند باعث موفقیت شرکت های صنعتی فعال در زمینه B2B باشد. در این مقاله، ما برترین روش ها و ایده های بازاریابی محتوا و بروزترین آنها را برای تولید کنندگان صنعتی و علاقه مندان به بازاریابی B2B معرفی می کنیم؛ همچنین در این مقاله برخی از مراحل استراتژیک بازاریابی محتوا را معرفی می کنیم که می تواند دست شما را نسبت به رقیبتان باز تر سازد تا بتوانید از آن ها سبقت بگیرید.

نتایج تحقیقات جدید در زمینه تولید محتوا برای بستر B2B

به تازگی تجزیه و تحلیل جامعی از تلاش های بازاریابی محتوا در بستر B2B منتشر شده که در ادامه به ۵ ایده برتر از این گزارش اشاره می شود:

۱ـ تولیدکنندگان از استراتژی توسعۀ محتوا، بسیار بیشتر از سالهای گذشته استقبال می کنند. در واقع ۴۱ درصد از تولید کنندگان دارای استراتژی محتوای ویژه خود هستند؛ ۲۱ درصد از آنها نیز جهش قابل توجهی نسبت به سال گذشته خود را تجربه کرده اند.

۲ـ ۶۵% از بازاریابان صنعتی که در عرصه B2B مارکتینگ فعالیت دارند؛ سازمان خود را در حیطه بازاریابی محتوا نسبت به سال گذشته، موفق تر تصور کرده اند.

۳ـ تقریباً نیمی(حدود ۴۸ درصد) از بازاریابان محتوا گزارش می دهند که سازمانشان دارای یک تیم چند نفره(یا حتی یک نفره قوی) از بازاریابان محتوا را در خود جای داده است.

۴ـ نتایج این تحقیق نشان می دهد که حدود ۶۴ درصد از بازاریابان تولید محتوا، حداقل یک فعالیت بازاریابی محتوایی را با امکاناتی در خارج از شرکت انجام داده اند. ایجاد محتوا، فعالیتی است که به احتمال زیاد ۸۷ درصد به صورت برون سپاری شده انجام می پذیرد.

۵٫ بازاریابان محتوا می گویند ۵۰ درصد از محتوایی که تولید می کنند برای مخاطبان در مراحل اولیه پروسۀ خرید و خریدار است.

تمام این نکات چه معنا و مفهومی برای سازمان تولید کننده و نوآورانه ­مان دارد؟

در واقع می توان به این برداشت مشترک رسید که رقابت ما در حوزه بازاریابی محتوایی در حال مواجهه شدن با ارزش و سود سرمایه گذاری ما است.

 

بدون شک در عصری که زندگی می کنیم یک موقعیت ایده آل است که شاید کمتر تکرار شود. بهره گیری از بازاریابی محتوایی برای معرفی و پرموت(Promote) کردن بهتر واحد صنعتی خودمان. تدوین یک اتراتژی بازاریابی محتوایی اثر گذار می تواند ما را از توفان حوادت پیش رو به خوبی عبور دهد! به بازاریابی محتوا به عنوان یک ناجی در عصر کرونایی باید نگریست!

نکاتی چند در باب بازاریابی محتوا در جهت تقویت بازاریابی صنعتی

در اینجا به برخی از مراحلی که تجارت شما را می تواند در راستای ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوا برای یک واحد فعال در بازاریابی B2B بسیار قوی کند، می پردازیم:

۱ـ توسعه استراتژی و برنامه ریزی محتوای استراتژیک

این سوال از بسیاری از تولیدکنندگان صنعتی B2B پرسیده شده است که آیا واقعاً به یک استراتژی محتوای مستند شده نیاز داریم؟ پاسخ ۴۱ درصد آن مثبت بوده است! آنها بر این این عقیده بودند که در عصر حاضر به یک برنامه استراتژیک مستند در حوزه بازاریابی صنعتی نیاز داریم.

 

اگر چه تهیه محتوای تخصصی برای وبلاگ واحد صنعتیتان که بتواند به سوالات مشتری ایده آل شما پاسخ دهد بسیار عالی است، اما در نهایت این شما هستید که همیشه باید هدف غایی شرکت خود بیان کنید!

آیا واقعاً لازم است برای محصولات صنعتی خود محتوای تخصصی بنویسیم؟

در جواب به این سوال باید بگوییم بله ۱۰۰ درصد نیاز به این کار است؛ قطعاً این کار تاثیر به سزایی در کارمان دارد. افراد متعددی از طریق همین روش توانسته اند محصولات خود را به فروش حداکثری خود برسانند. به احتمال زیاد، تیم بازاریابی واحد صنعتی شما کوچک است. با استفاده از بازاریابی محتوایی می توانید به راحتی یک سیستم بازاریابی یک نفره برای خود داشته باشید. در نمودار زیر نگاهی می اندازیم به ساختار دیگر تیم های تولید کننده محتوا تخصصی در حوزه صنعت، تا الگوهای مناسب را بیشتر بشناسیم.

چه مواردی باید در استراتژی محتوایی تولیدی شما لحاظ شوند؟

اگر به دنبال توسعه استراتژی بازاریابی صنعتی و طرح ریزی محتوا تخصصی برای واحد صنعتی خود هستید، به عناصر مهم زیر دقت کنید:

۱ـ حقایق مربوط به خریدار: شما باید مخاطبان خود را کامل بشناسید تا محتوایی متناسب با آنها ایجاد کنید.

۲ـ تحقیقات گسترده درباره کلمات کلیدی و سئو: دستیابی به کلمات کلیدی مناسب و استفاده استراتژیک از آنها به روشی که محتوای شما را ارتقاء و بهبود بخشد بسیار اهمیت دارد. نادیده گرفتن این مرحله اشتباه بزرگی محسوب می شود که می تواند منجر به عدم بازگشت سرمایه در برنامه محتوایی­تان شود.

۳ـ تجزیه و تحلیل محتوا وب سایت: از عملکرد وب سایت مورد نظر خود و سایر رسانه های محتوایی آن مطلع شوید. رتبه عالی برای سایت­تان چیست؟ می خواهید به چه رتبه ای برسید؟ از این اطلاعات برای شناسایی شکافهای محتوایی خود استفاده کنید.

۴ـ عناوین محتوای اصلی: به دنبال چه چیزی هستید؟ وقتی مردم به دنبال راه حل مشکل خود هستند، لازم است برای دیده شدن در چه حوزه ه­ای تخصص داشته باشید؟ تحقیق به شناسایی حوزه های تخصصی مورد نیاز کمک می کند. در اینجا یک راهنمای کامل آورده شده است که می تواند به شما در تحقیق درباره کلمات کلیدی کمک کند.

۵ـ تقویم استراتژیک: انتشار منظم محتوای استراتژیک، کلید موفقیت شماست. تقویم به شما کمک می کند موضوعاتی که می خواهید با آنها شناخته شوید را مورد هدف قرار دهید.

۶ـ ابزاری برای ردیابی معیار های موفقیت: چه از HubSpot استفاده کنید، چه از Google Analytics یا از ابزار دیگر، ردیابی معیارهای موفقیت به شما کمک می کند تا به عوامل موثر پی ببرید و این نکته بسیار مهمی است.

بنابراین بهتر است معیارهای زیر را در میان سایر موارد ردیابی کنیم:
  • ترافیک سایت
  • میزان بیرون رفتن از سایت و یا همان Bounce Rate (نرخ پرش از سایت)
  • ویژگی های SERP و قرار گیری قطعات
  • نرخ تبدیل(چه کسی محتوای ما را مشاهده می کند و سپس رجوع می کند؟)
  • گزارش اسناد؛ Attribution reporting (چه کسی محتوای ما را مشاهده می کند و سپس مشتری می شود؟)
  • رتبه بندی کلمه کلیدی و دامنه؛ Keyword and domain ranking.
  • پیوندهای ورودی؛ Inbound links (چه کسی از دیگر سایت های معتبر به محتوای ما ملحق می شود؟)
  • یک نویسنده واقعا خوب: این که موضوع خود را به خوبی بشناسیم کافی نیست. ما باید محتوا را به روشی ارائه دهیم که هم برای خوانندگان و هم برای Google بهینه شده باشد. ممکن است شخصی در تیم خود داشته باشیم که نویسنده بسیار خوبی باشد. این امر که همیشه بازگشت سرمایه گذاری(ROI) از برنامه محتوایی را مشاهده کنیم کافی به نظر نمی رسد. احتمالاً به همین دلیل است که ۶۴ درصد از تولیدکنندگان ایجاد محتوای خود را به متخصصان بازاریابی صنعتی فعال در امر تولید محتوا واگذار می کنند.

یک نویسنده بازاریابی صنعتی فعال در امر تولید محتوا با ذکاوت و هوش خود به طور همزمان موارد زیر را انجام می دهد:

  • مخاطبان مورد هدف خود را با زبان و صدایی که آنها می فهمند آموزش می دهد.
  • کسب و کار خود را به عنوان یک متخصص در آن زمینه ارائه می دهد؛ بدون نیاز به اینکه خیلی استرس آور باشد یا محصولاتش پر فروش باشد. یعنی هدفش فروش نیست بلکه اطلاع رسانی درست و تخصصی است!
  • محتوای خود را بهینه می کند تا رتبه بندی گوگل دیده شود و افراد بتوانند آن را به راحتی پیدا کنند.
  • چیزی بهتر از رقبا می نویسد تا برجسته و یونیک شود.

۲ـ شناسایی نقاط ضعف خریداران

پرسش هایی که در گوگل جستجو می شود، به شما کمک می کند تا به بینش درستی در خصوص پاسخگویی به پرسش­های کاربران باشید. با استفاده از تکنیک های زیر می توانید به سوالات خریداران خود برسید:

الف) با مشتریان خود مصاحبه کنید: مشتریان شما بزرگترین منبع اطلاعاتی هستند. از آنها بپرسید که در گوگل به دنبال چه چیزی هستند؟ به دنبال چه نوع راه حل هایی هستند؟ بخواهید تا برایتان خریدشان را توضیح دهند. آنها به چه منابعی مراجعه می کنند؟ چه مطالبی را خوانده اند؟ در صورت خرید مجدد، چه اطلاعات، بینش، سوالات متداول یا جزئیات محصول برای آنها مفید خواهد بود؟ سپس، محتوایی ایجاد کنید که به همه این پرسش ها پاسخ دهد.

ب) با نمایندگان فروش خود مصاحبه کنید: تیم فروش شما هر روز در صف اول خریداران است. شانس شما این است که آنها از قبل می دانند چه خلاء هایی را در محتوا می توان پر کرد. پس سعی کنید آنها را به بازی بگیرید.

ج) با نمایندگان خدمات پس از فروش مشتریان خود مصاحبه کنید: آیا سوالاتی مرتبط با محصول یا خدمات وجود دارد که بارها و بارها از آنها پرسیده شود؟ این سوالات می توانند برای کسانی که دارای مشکلات مشابه هستند اما با یک رقیب کار می کنند، محتوایی عالی باشد!

۳ـ تجزیه و تحلیل رقابتی ایجاد کنیم

هیچ گونه استراتژی محتوایی بدون تجزیه و تحلیل جامع رقابتی کامل نیست. حتی اگر محصول شما بسیار خوب باشد، نیاز به تجزیه و تحلیل رقابت بین سایت های مرتبط با محصولات مشترک بسیار ارزشمند است. ابزارهای سئو مانند SEMrush و Spyfu در مورد تجزیه و تحلیل های رقابتی بسیار ارزشمند و موثر هستند. اگر رقبای شما بهتر از شما در اینترنت فعالیت دارند، می توانید از یک رویکرد محتوایی دو طرفه استفاده کنید:

اول) سعی کنید برای کلمات کلیدی و موضوعاتی که رقبای شما در آنها رتبه بندی نشدند، فعالیت کنید و صاحب رتبه شوید.

دوم) سعی کنید رتبه بندی موجود آنها را با محتوایی بهتر، مفیدتر و هدفمند تصاحب کنید.

چه مواردی را در تجزیه و تحلیل محتوای رقابتی خود باید در نظر بگیریم؟

  • کلمات و اصطلاحات کلیدی برتر
  • محتواهای برتر
  • اصطلاحات و کلمات کلیدی پرداخت شده توسط رقبا
  • ویژگی ها و فرصت های SERP؛ Search Engine Results Pages.
  • تاریخچه و روند رتبه بندی ارگانیک
  • مشارکت های محتوایی پولی و شارژی
  • پیوندهای ورودی؛ Inbound links.

در نمودار بالا مثالی از چگونگی تجزیه و تحلیل Spyfu از کلمات کلیدی ارگانیک مشترک برایتان آورده ام. گزارش هایی از این دست به شما کمک می کند تا ببینید سایت های دیگر از نظر عبارات مشابه چه رتبه ای دارند؟ و بهترین فرصت شما برای تولید محتوای صنعتی جدید چیست؟ مشاهده این موضوع که رقبای شما در شبکه های اجتماعی مختلف به ویژه Facebook و Linkedin چه کاری انجام می دهند، بسیار مفید و ارزشمند است. با این حال، به هیچ عنوان کپی برداری از رقبای خود ایده مناسبی نیست؛ اما تحقق بینش در مورد عملکرد ارگانیک و سایر اقدامات بازاریابی محتوایی آنها، می تواند به شما کمک کند تا استراتژی بازاریابی صنعتی خود را بهتر از آنها در دنیای کسب و کارتان معرفی کنید.

۴ـ برای هر مرحله از پروسه ی خرید و خریدار، محتوایی تخصصی ایجاد کنید!

ایجاد محتوای ToFu و یا همان Top-of-Funnel(اولین لایه قیف محتوا) بیشتر برای هدایت بازدیدکنندگان به وب سایت شما می باشد که بسیار ارزشمند است. به همین دلیل است که اکثر تولیدکنندگان بیش از ۵۰ درصد تلاش های بازاریابی محتوای خود را بر روی محتوای ToFu متمرکز می کنند.

محتوای ToFuبه چه معناست؟

محتوای ToFu یا همان اولین لایه قیف محتوا، برای خریدارانی است که دارای نقاط ضعف فراوان با سوالات متعدد هستند؛ آنها به دنبال جواب سوالات و خواسته خود هستند؛ در تولید محتوا تخصصی برای این قشر از مشتریان، معمولاً  محتوای تولید شده پیرامون  مشکلاتی است که آنها در مشاغل روزمره خود با آن ها سر و کار دارند. این که آیا حل یک مشکل تجاری(کاهش زمان تولید) یا حل یک مسئله(ساده سازی عملیات تولید)  چقدر می تواند به آنها کمک کند. عمده سوالات مطرح شده در لایه Top-of-Funnel شامل موارد زیر است:

  • چیست؟
  • چگونه؟
  • چه زمان؟
  • و موارد دیگر.

با این وجود، تمرکز بر سایر بخش های قیف تولید محتوا نیز مهم است؛ برای پیشبرد بهتر بازاریابی صنعتی باید در تولید محتوای تخصصی به سایر بخش های قیف تولید محتوا همچون MoFu و همین طور BoFu توجه ویژه ای شود. سوالاتی که در بخش های پایین تر قیف تولید محتوا باید پاسخ داده شود شامل:

  • بهترین “X” چیست؟
  • هزینه “X” چقدر است؟
  • مدت زمان اجرای “X” چقدر است؟
  • ROI یا بازگشت سرمایه “x” چقدر است؟

نکته مهم: این یک اشتباه فاحش است که فکر کنیم برای هدایت بازدیدکنندگان به سایت خود باید ترافیک آن را بیشتر کنیم! آنچیزی که می تواند مخاطبین وافادار را نصیب ما کند طراحی مراحلی است که مشتری بعد از بازدید خود از سایت بتواند به راحتی به نیاز و خواسته خود برسد.

چگونه بازدیدکنندگان خود را به گام بعدی بازاریابی ارتقاء دهیم؟

با اضافه کردن این موارد شروع کنید:

  • CTA های فعال(Call To Action) با محتوای مفید و مرتبط اضافه کنیم
  • پیوندهای زیادی با مطالب مفید و مرتبط اضافه کنیم
  • کانال های ارتباطی را پاک کنیم تا با ما تماس بگیرند
  • یک ارزش افزوده مناسب در صفحه خود اضافه کنیم
  • پیوندهایی به ماجراها و داستانهای موفقیت اضافه کنیم
  • برای کسب اطلاعات بیشتر به کانالهای دیگر پیوند دهیم، مانند اشتراک گذاری در خبرنامه ایمیل خود، یافتن ما در شبکه های اجتماعی و مواردی از این دست

۵ـ به ایجاد محتوای وبلاگی فکر کنیم

وقتی تولیدکنندگان صنعتی به “محتوا” فکر می کنند، معمولاً به فکر ایجاد محتوای وبلاگی هستند. زیرا داشتن یک وبلاگ با یک استراتژی سئوی قوی در این باب ضروری است. سازندگان محتوا صنعتی برای توسعه محتوا خود باید از چه کانال هایی استفاده کنند؟

  • شبکه های اجتماعی
  • محتوای ویدئویی
  • خبرنامه و محتواهای تخصصی ایمیلی
  • محتوایی با تعامل بالا و  به صورت گرافیکی
  • داستان های مشتری و توصیفات خریداران از محصولات و خدمات ما
  • تبلیغات، مقالات، اخبار، بیانیه های مطبوعاتی و هر آنچیزی که به مجموعه صنعتی ما ربط دارد را چاپ کنیم
  • رویدادهای زنده، نمایشگاه های تجاری و وبینارها(سمینار های آنلاین) را به اشتراک بگذاریم
  • مطالب همزمان و وبلاگ نویسی توسط مهمان را از یاد نبریم
  • محتواهای پرداختنی و یا قابل فروش خود می تواند یک محل درآمد باشد!

نمودار زیر نشان می دهد که بازاریابان صنعتی برای تولید محتوای تخصصی خود از چه تکنیک هایی بیشتر استفاده کرده اند؟

 

۶ـ برای بخش بازاریابی واحد تولیدی خودتان سرمایه گذاری کنید!

در صنعت تولید، به ویژه آنچه را که در آن سرمایه گذاری می کنید، اکتساب خواهید کرد. اگر بیشتر کار شما از طریق بازاریابی کلامی یا از طریق مراجعه حضوری انجام شده باشد، سرمایه گذاری در یک حضور دیجیتالی قوی می تواند فعالیت های بازاریابی شما را قوی تر کند! وجود استراتژی بازاریابی محتوایی، بهترین زمان و مکان برای شروع می باشد زیرا بهترین ROI  یا بازگشت سرمایه طولانی مدت را به صورت آنلاین برای شما به ارمغان خواهد آورد. محتوایی که به یک بار بصورت حرفه ای نوشته شود می تواند روزانه مشتریان زیادی را به سمت شما سوق دهد. همچنین محتوای خوب و متفکرانه می تواند رشد چشمگیری در افزایش بازدید شما داشته باشد.

وقت و پول خود را برای تولید محتوا در کجا و در چه زمانی سرمایه گذاری کنیم؟

۱ـ توسعه استراتژی محتوای حرفه ای در بازاریابی صنعتی

برای ایجاد یک استراتژی محتوایی مناسب در بازاریابی صنعتی خود، به ابزارهای پرداختی SEO اعم از SEMrush یا Spyfu نیاز داریم که هزاران دلار هزینه را متحمل می شوند. همچنین باید بین ۲۵ تا ۷۵ ساعت صرف تحقیق در مورد انتخاب کلمات کلیدی، درست کردن درختچه سئو، تحقیق درباره موضوع مورد بحث، ساخت تقویم سرمقاله و تنظیم ردیابی آن کنیم. گاهی از اوقات، برون سپاری بسیار اقتصادی تر و مفید تر است تا اینکه بخواهیم خودمان توسعه استراتژی بازاریابی محتوایی خود را انجام دهیم.

۲ـ یک نویسنده حرفه ای لازم است

باید به دنبال شخصی باشیم که سابقه زیادی در این زمینه بازاریابی محتوایی با در نظر گرفتن پارمترهای بازاریابی صنعتی داشته باشد و قبلاً برای خریدار ایده آل ما محتوای تخصصی نوشته باشد. همچنین اطمینان حاصل کنیم که این تولید کننده محتوا درک کاملی از SEO و نحوه نوشتن محتوا در بستر وب دارد.

۳ـ خدمات پرداخت حرفه ای را به کار بگیریم

یک متخصص PPC یا Paid Social می تواند اطمینان حاصل کند که ما نه تنها محتوای پردرآمد ایجاد می کنیم بلکه به مرور سرمایه خود را میتوانیم مدیریت کنیم. مدیریت استراتژی محتوای پرداختی و تغییر رویکرد کلیدی در مشاهده بازگشت سرمایه ROI با برنامه پرداختنی ماست. در واقع ، ۶۶ درصد از تولیدکنندگان محتوا در حال حاضر در حال اجرای تبلیغات اجتماعی پولی و ۶۱ درصد از آنها در جستجوی پرداختنی، سرمایه گذاری کرده اند.

۴ـ طراحی حرفه ای و محتوای تعاملی بسیار مهم است

اگر شخصی به سایت ما بیاید و بتواند با یک سرگرمی ​​دیجیتالی در همان صفحه تعاملی ایجاد کند، چقدر عالی خواهد بود؟ این امر ممکن است. محتوای تعاملی و طراحی پذیر نه تنها یک ابزار فروش عالی است، بلکه واقعاً می تواند به مشهور کردن کسب و کار ما نیز کمک کند.

بازاریابی محتوا در راستای فعالیت های بازاریابی صنعتی آینده خوبی دارد!

از آنجا که تولیدکنندگان بیشتری میتوانند ارزش سرمایه گذاری هایشان را در یک استراتژی قوی بازاریابی محتوایی ببینند، در آینده رتبه بندی برای شرکتها دشوارتر خواهد بود. با وجود اینکه رقابت نسبتاً کمیدر حوزه محتوای تولیدی در بخش بازاریابی B2B در جریان است، بالاترین بازده سئو در اختیار افرادی است که زودتر از بقیه در زمینه بازاریابی محتوا سرمایه گذاری کرده اند.

# میخواهید بدانید چرا؟ زیرا هر چه قدر پرند شما اقتدارش را در حوزه آنلاین توسعه دهد، پیشی گرفتن از رقبا برای شما ساده تر خواهد شد.

# توصیه ما؟ زودتر بازاریابی محتوایی را در پلن بازاریابی صنعتی خود قرار دهید؛ از همین امروز هم دیر است!

# در این باره فکر کنید که چطور وارد گود شوید؟ جواب این سوال مهم است که چگونه می خواهید با تولید بازاریابی محتوا کسب و کارتان را رونق دهید؟

# سوال مهم مشتریان خود را انتخاب کنید. این  سوالات را در Google تایپ کنید. ببینید رتبه بندی های این سوالات به چه ترتیب است؟ سپس، یک پست مفید، جامع و موثر در وبلاگتان بنویسید که بهتر از هر کس دیگری در آنجا به سوالات پاسخ دهد. تا جایی که می توانید از تصاویر منحصر به فرد استفاده کنید.

# انتشار، بخش مهم داستان است! هر چقدر می توانید پست هایتان را نشر دهید؛ شش ماه زمان مناسبی است که برای پست طراحی شده خود تا می توانید تلاش کنید تا دیده شود؛ هر چقدر بیشتر دیده شوید نام تجاری شما هم بیشتر جا می افتد. نکته مهم این است که بعد از تولید محتوای فاخر تمام تلاش خود را بکنید تا از طریق ابزارهای مختلف پروموشن دیده شوید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب  |    پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  |    فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

۵ استراتژی بازاریابی سبز

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

بازاریابی سبز ؛ ۵ استراتژی که هر تولیدکننده‌ای باید در بازاریابی صنعتی از آن آگاه باشد!

ابتکارات خلاقانه خود را چگونه بازاریابی می‌کنید؟ بازارِ تولید، مملو از رویکردهای اشتباه در زمینۀ بازاریابی سبز است. بسیاری از این رویکردها، بیش‌تر از آن که منفعت داشته باشند، ضرر می‌رسانند؛ زیرا دستیابی به بازاریابی سبز، امری دشوار بشمار می رود. بدون مهارت کافی نمی توان پیامی را به صورت مداوم منتشر نمود. همچنین همواره پیام خود را در وضعیتی قرار دهید که قادر به حفظ تصویر شرکت بوده و مشکلات قانونی و نظارتی برای شما در پی نداشته باشد. اما این یک مقدمه ضعیف برای معرفی اهمیت بازاریابی سبز بود!

بازاریابی سبز چیست؟

بازاریابی سبز به عنوان یک استراتژی، از پیام‌های بازاریابی ورودی و خروجی متمرکز بر پایداری شرکت(company’s sustainability) استفاده می‌کند. بازاریابی سبز به دنیا نشان می‌دهد که شما چه کسی هستید، چه کاری انجام می‌دهید، و از همه مهم‌تر این‌که چرا فعالیت­تان اهمیت دارد؟ بازاریابی سبز اگر به درستی انجام شود، می‌تواند اعتبار برند شما را ارتقا داده تا از رقیبان سبقت بگیرید. برای بهبود فعالیت های بازاریابی سبز شرکتتان ۵ استراتژی مهمی که خانم Allison Woodbury معرفی کرده است می پردازیم:

۱ـ پیامی قدرتمند برای بازاریابی سبز خلق کنید!

مرزی ظریف بین پیامی جذاب و قدرتمندانه یک برند و خودنماییِ گستاخانه آن وجود دارد. در بازاریابی سبز پیامی تاثیرگذار است که کمتر به «آنچه که انجام می‌دهید» بپردازد و تأثیر اجتماعی کاری که انجام می‌دهید را بیش‌تر برجسته کند! “داستان‌سرایی یا استوری تِلینگ پایدار” (sustainability storytelling) یکی از روش های نیرومند برای این مهم محسوب می شود. به علاوه بهتر است فعالیت‌های پایدار شرکت خود را با روشی سنجش پذیر و معنادار بیان کنیم تا به هدف بزرگ­تری که داریم، اشاره کند.

نمونه ای موثر از بازاریابی سبز

شرکت آب معدنی «بلو» (Belu) کاری تحسین‌برانگیز انجام داده است. این شرکت با مشارکت «موسسۀ غیرانتفاعی واتراِید» (WaterAid)، کمپینی برای مقابله با کمبود آب در کشورهای جهان سوم ترتیب داد و ادعاهایی در مورد مبالغ جمع آوری شده و افرادی که تحت تاثیر این کمپین قرار گرفتند، مطرح نمود که قابل سنجش و ارزیابی بودند. آن ها پیام های خود را در قالب داستان هایی که روستاییان بیان می کردند، مخابره نمودند، همان روستاییانی که از طریق این کمپین توانستند به آب آشامیدنی برسند.

۲ـ سبزشویی(Greenwashing) نکنید! مشتریان به واقعیت پی خواهند برد!

گرین‌واشینگ یا سبزشویی چیست؟

سبزشویی تظاهر به دوستدار محیط زیست بودن است! اینکه شرکت با ادعای فریبکارانه حراست از محیط زیست، اقدام به بازاریابی سبز می کند، اما در واقعیت هیچکدام از روش های سبز را در تجارت خود، اجرا نمی کند. این طرح برای جذب مشتریانی استفاده می‌شود که ترجیح می‌دهند از برندهای آگاه و مسئول دربارۀ محیط‌ زیست خرید کنند. این روش با گذشت سال‌ها، چنان شایع و غیر قابل کنترل شده که باید مقرراتی در این زمینه تصویب و فراگیر شود.

چگونه از در دام سبزشویی نیفتیم؟

در سبزشویی از پیام های بازاریابی استفاده می شود که در آن از کلمه کلیدی “سبز” و یا “ارگانیک” به اشتباه، مبهم و غیرمرتبط استفاده می گردد. بی اعتمادی و سردرگمی آنقدر در میان مشتریان بالقوه و فعلی زیاد می شود که نیازی به توضیح آن نیست. برای اینکه در دام شرکت های سبزشویی نیفتیم بهتر است قبل از ورود به فعالیتِ پرطرفدارِ بازاریابی سبز، اطلاعات خود را دربارۀ صنعت مورد نظر بیشتر کنیم و فریب شعارهای تبلیغاتی را نخوریم!

۳ـ متعهد بودن به مفهوم سبز را به هویت سازمانی خود پیوند دهیم

صحبت کردن و شعار دادن کافی نیست. شرکت تولیدکنندۀ سبز، باید شخصیت برند خود را با مأموریتی هدفمند و مشخص، همسو کند. در دهه ۹۰ میلادی افزودن مطلبی به بیانیۀ مأموریت شرکت یا گذاشتن اعلانی مبالغه‌آمیز در وب‌سایت، بسیار نتیجه بخش بود. امروزه تدوین استراتژی بازاریابیِ پایدار با تعریف یک هدف مشخص آغاز می‌شود. این کار را می‌توانید با فکر کردن در مورد پایداری به عنوان یک معادلۀ «معکوس» شروع کنیم؛ اینکه چگونه می توانیم یک ماموریت را به خدمت شرکت بگیریم نه شرکت در خدمت ماموریت واهی بگذاریم!

کمتر کسی است که در دنیای بازاریابی فعالیت می کند و نام برند تسکو در صنعت خرده فروشی نشنیده باشد؛ خرده‌فروشی مواد غذایی «تسکو» (Tesco)، نمونۀ بارز یک برند تجاری هدفمند است. این برند، سال‌هاست که از طریق مقابله با پسماند مواد غذایی تعهد خود را نسبت به پایداری، اثبات کرده است. تلاش‌های تسکو، مورد استقبال عموم مردم و تمجید مطبوعات در مقیاس جهانی قرار گرفته‌ و در شبکه‌های اجتماعی موجی برای حمایت از تسکو به راه انداخته است. در تصویر زیر می‌توانید نمونه‌ پستی را در شبکه‌های اجتماعی ببینید که از هدف این برند پشتیبانی می‌کند:

ایده‌ای دارید که بتوانم با این‌ها چیزی بپزم؟!

۴ـ زنجیرۀ تأمین سبز ایجاد کنیم

در عصر مسئولیت‌پذیری و توجه به محیط ‌زیست، تامین منابع بصورت مسئولانه، موضوع مهمی محسوب می شود. امروزه فشار زیادی بروی تولیدکنندگان است تا در زنجیره تامین خود با شرکایی کار کنند که از روش های سبز استفاده می کنند. علاوه بر مزایای کلی‌تر این تصمیم، ارائۀ شفافیت در مورد زنجیرۀ تامین سبز، باعث می‌شود که پیامی قدرتمند در زمینۀ روش های بازاریابی شرکت خود ارائه ‌دهیم. شبکه‌های اجتماعی، کانالی قوی برای بازاریابی و ایجاد شفافیت در مورد شرکای سبز ما هستند و فضایی را برای گفتمان بین ما و چشم‌اندازهایمان فراهم می‌کنند. رسانه‌های اجتماعی فقط برای تبلیغ نیستند. «فیسبوک»، «لینکدین» و «توییتر»، همگی فضا‌هایی هستند که می‌توانیم در آن‌ها به اقدامات سبز شرکای خود اشاره کنیم. این حمایت از شرکای زنجیرۀ تامین می‌تواند به کسب اعتبار اجتماعی برند ما کمک کند. از طرف دیگر، فقدان گفتمان و شفافیت می‌تواند بر برند ما تأثیر معکوس بگذارد.

۵ـ تواضع به نفع مان نیست!

باید از سبزشویی(Greenwashing) دوری کنیم، اما مشکلی را که در انتهای این طیف قرار دارد فراموش نکنیم:

تواضع سبز ممنوع!

تواضع سبز(Greenblushing) به این مهم اشاره دارد که قرار نیست شما همواره درمورد روش های سبز خود صحبت کرده و آن را به رخ دیگران بکشید. بلکه باید بتوانید با زیرکی خاصی آن را در ذهن مخاطب خود جا بیاندازید که در راه خود پایدار هستید! طبق گزارش موقعیت یابی پایدار که توسط سازمان Underwriters Laboratories منتشر شده است، تواضع سبز شامل موارد زیر است:

  • عدم انتقال دستاوردهای پایداری کارمندان شرکت در امر تولید سبز مشتریان
  • یک غلط معروف دیگر این است که تصور کنیم مشتری ما به تلاش های پایداری ما در تولید سبز اهمیت نمی دهد
  • اشتباه فاحش دیگر این است که مدیران شرکت بر این باور باشند ذکر متعهد بودن به تولید سبز در بیانیه شرکت کفایت می کند و برای معرفی فعالیت های خود همتی نگمارند
  • برخی از واحدهای تولیدی از ترس عواقب منفی ارتباط گیری و معرفی فعالیت های سبز خود دست به متدولوژی تواضع سبز می زنند و این یک اشتباه بزرگ و استراتژیک است

برای تولیدکنندگان سبز، ناکامی در ترویج و ترفیع(Promotion) فعالیت هایتشان برای مشتریان به معنای بی تعهدی و کوتاهی در به کارگیری از مفهوم سبز است. تواضع می‌تواند سبب تخریب تلاش‌های بازاریابی سبز شود و فرصت اصلی رساندن پیام‌ را هدر دهد؛ به ویژه هنگامی که با رقبای خود مقایسه می‌شوید. پس برای فعالیت های سبز خود سر و صدای زیادی راه بیندازید!

کلام آخر

پایداری(Sustainability)، مولفه‌ای کلیدی در تدوین استراتژی هر کسب‌ و کاری است. اکنون زمان آن است که به پایداری در تلاش‌های بازاریابی سبز خود توجه کنیم. استراتژی بازاریابی سبز با پیامی صادقانه و قدرتمند شروع می‌شود، با شفافیت زنده می‌ماند و با شجاعت برای به اشتراک‌گذاری داستان خود با افرادی که منتظر شنیدن آن هستند، پیشرفت می‌کند. استفاده از یک تیم بازاریابی قوی که مسلط به تکنیک های بازاریابی صنعتی است می تواند ضامن موفقیت ما در اجرای بازاریابی سبز باشد! اینکه چطور و چگونه پایداری خود در استفاده از بازاریابی سبز را به گوش مشتریان خود برسانیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب  |   پیچ اینستاگرام بزاززاده 

شماره تماس جهت مشاوره!