چه زمانی باید از گروه های متمرکز در تحقیقات بازار استفاده کرد
گروه های کانونی برای شناسایی و بررسی رفتارها و فرآیندها استفاده می شوند. بهتر است از آنها برای روشن کردن سؤالات «چرا؟»، «چی؟» و «چگونه؟» استفاده شود. آنها را می توان به سه روش در طراحی تحقیق مورد استفاده قرار داد:
- روش مستقل: که در آن گروه های کانونی تنها روش جمع آوری داده ها هستند و به عنوان منبع اصلی داده ها عمل می کنند.
- مکمل یک نظرسنجی: که در آن از گروه های متمرکز برای افزایش ابزارهای جایگزین برای جمع آوری داده ها استفاده می شود. معمولاً این امر به عنوان پیش درآمدی برای مرحله کمی است – تعیین موضوعاتی که باید در مصاحبه ساختاریافته پوشش داده شوند و بینش هایی در مورد مشکلات یا فرصت هایی که در حال تحقیق هستند ارائه می دهد.
- به عنوان بخشی از طراحی چند روشی: که در آن مطالعات از چندین منبع جمع آوری داده استفاده می کنند و هیچ روش واحدی استفاده از سایرین را تعیین نمی کند.
هنگامی که از گروه های متمرکز به عنوان تنها منبع داده استفاده می شود، اهداف اکتشافی و تشخیصی خواهند بود (مشکل چیست، چگونه می توانیم آن را حل کنیم، بازار چگونه واکنش نشان خواهد داد؟). هنگامی که مهم است که تعداد افرادی که به یک روش فکر می کنند یا رفتار می کنند نیز ثابت شود، یک طراحی چند روشی با یک مرحله کمی برای دنبال کردن لازم است.
گروه های تمرکز به ویژه برای تحقیق در مورد محصولات جدید، آزمایش مفاهیم جدید یا تعیین “چه اتفاقی می افتد اگر …؟” مفید هستند. آنها به این دلیل کار می کنند که شرکت کنندگان می توانند نکات مطرح شده توسط سایر اعضا را در نظر بگیرند و همانطور که آنها در مورد پیامدهای موضوعات مطرح شده فکر می کنند، ممکن است ایده های بیشتری مطرح شود که در یک مصاحبه یک به یک استفاده نشده باقی می ماند. این تعامل یک «دینامیک» ایجاد میکند، گویی هشت یا نه مغز مجزا به هم متصل شدهاند، با ایدههایی که به روشی آسان از یکی به دیگری جهش میکنند و تا زمانی که یک اجماع عمومی به دست آید، مسائل به چالش کشیده میشوند.
تصمیم برای انجام گروه های متمرکز یا مصاحبه های عمیق فردی بر اساس عوامل متعددی است. گروه های کانونی همیشه کاربردی نیستند و در جامعه تجاری باید پذیرفت که جغرافیا اغلب از گرد هم آوردن شرکت کنندگان جلوگیری می کند. به همین دلیل مصاحبه های عمیق (تا زمانی که پیوندهای شفاهی/بصری متعدد امکان پذیر شود) پرکاربردترین روش تحقیق کیفی است و باقی خواهد ماند.
مناطق مورد توجه ویژه
بزرگترین مشکل بالقوه گروه های متمرکز، سوگیری است که می تواند از تعداد کم افراد شرکت کننده، تعامل آنها با یکدیگر و موضوع بحث رخ دهد. اینها اگر از قبل در نظر گرفته شوند نیازی به ایجاد مشکل ندارند.
فرهنگ
در بسیاری از فرهنگها، بهویژه در کشورهای غربی، افراد در اشتراکگذاری دیدگاههای خود با دیگران و شرکت در بحث و مناظره با مشکل کمتری مواجه هستند، حتی اگر دیدگاههایشان با دیدگاههای دیگران در گروه متفاوت باشد. غرب فرهنگ آزادی بیان دارد و بنابراین بحث گروهی به طور طبیعی انجام می شود. با این حال، این را نمی توان برای همه فرهنگ ها فرض کرد. در بسیاری از کشورهای آسیایی انتقاد صریح از محصولات، خدمات و تامین کنندگان، بی ادبانه و نامناسب تلقی می شود. پاسخ طبیعی این است که مؤدبانه باشید و دیدگاهی را ارائه دهید که مورد انتظار است. همچنین ایجاد پویایی گروه در میان برخی از شرکتکنندگان آسیایی دشوارتر است، زیرا فرهنگ این است که دیدگاههای همه را در نظر بگیریم و به ارشدترین افراد واگذار کنیم. رویدادی در یک گروه متمرکز در ژاپن که در حال بررسی نگرش به دوش بود، این مشکلات را به ما یادآوری کرد. در پایان گروه تمرکز، ناظم (یک زن ژاپنی) اتاق را ترک کرد تا با مشتری بررسی کند که آیا موضوعاتی نیاز به پوشش بیشتر دارند یا خیر. در طول غیبت او از اتاق، برای نزدیک به پنج دقیقه، اعضای گروه تمرکز یک کلمه با یکدیگر صحبت نکردند. این در شرایط مشابه در یک گروه متمرکز غربی غیرقابل تصور است.
حساسیت موضوع تمرکز
گروه های کانونی ابزاری عالی برای ترغیب مردم به باز کردن صحبت ها و بیرون کشیدن ایده ها هستند. با این حال، موضوعاتی وجود خواهند داشت که حساسیت موضوع در آنها مطرح است.
موضوعات زیادی مربوط به بهداشت شخصی، عادات جنسی یا حمام است که افراد ممکن است نخواهند در گروه بحث کنند. چنین موضوعات حساس و بالقوه شرم آور شخصی به بهترین وجه در یک محیط خصوصی و غیر تهدید آمیز مورد بحث قرار می گیرند، شاید با استفاده از پرسشنامه های خود تکمیلی، محقق از شرکت کننده فاصله بگیرد.
تأثیر سلسله مراتب گروه
هر محققی باید عدم تعادل ذاتی اختیارات را در یک موقعیت گروهی تشخیص دهد. به طور کلی، اگر افراد بین اعضای گروه و ناظم گروه احساس برابری کنند، به احتمال زیاد راحت هستند و نظرات خود را در بحث های پر جنب و جوش به اشتراک می گذارند. به عنوان مثال، اگر وظیفه تحقیق در مورد نیازهای افرادی که از محافظ شنوایی در محل کار استفاده می کنند (گوش گیر و محافظ گوش) را بر عهده داشتید و استفاده از گروه های متمرکز را انتخاب کرده بودید، باید به عواقب اختلاط کارگران، سرپرستان و خریداران کارخانه فکر کنید. همان گروه کارگران کارخانه ممکن است برای بحث در مورد تجربیات خود در مقابل سرپرستان مشکل داشته باشند، به خصوص اگر برخی از اقدامات آنها با سیاست های شرکت مغایرت داشته باشد.
بنابراین، در برنامهریزی گروههای متمرکز، شباهت هرچه بیشتر تیپهای شرکتکننده به یکدیگر بحث بازتر و صریحتر را تسهیل میکند.
مشکلات افشاگری
برخی افراد خودافشایی را دشوارتر از دیگران می دانند. افراد ممکن است در بیان نظرات خود دچار تردید و عدم اعتماد به نفس شوند. گوش دادن به سخنان دیگرانی که بیان و اعتماد به نفس دارند ممکن است آنها را از نشان دادن خود بیشتر ترساند. ناظم گروه باید نسبت به اختلافات بین شرکت کنندگان گروه حساس باشد و به رفع آنها کمک کند.
برای مثال، گروههای متمرکز با نصبکنندگان دیگهای حرارت مرکزی ممکن است شیوههایی را آشکار کنند که توسط سایر اعضای گروه غیراستاندارد تلقی میشوند و این ممکن است باعث شود یکی از اعضای گروه در مورد عملکرد خود در محل کار سکوت کند. ارعاب توسط لولهکشهای ماهر، آگاه و مطمئنتر ممکن است برخی از اعضای گروه را مهار کند و دیدی نادرست از شیوههای لولهکشی ارائه دهد.
مسابقه مدیر
نقش ناظم برای موفقیت گروه کانونی بسیار مهم است. یک مجری ماهر از مهارت های اجتماعی استفاده می کند تا افراد را آرام کند و آنها را وادار به صحبت کردن کند. در گروههای رو در رو، زبان بدن ناظم به این فرآیند کمک میکند، از جمله لباس او. در اکثر گروههای مصرفکننده، ناظم لباسهای هوشمندانه/ غیررسمی میپوشد تا احساس غیر رسمی بودن حرفهای را ایجاد کند. با این حال، اگر گروه تمرکز شامل حسابداران یا اعضای حرفه حقوقی باشد، پوشیدن کت و شلوار مناسب تر است.
تطابق بین ناظم و شرکت کنندگان گروه موضوع تحقیقات زیادی در مورد اینکه چگونه اعتبار ناظم توسط شرکت کنندگان گروه مشاهده می شود و این که چقدر بر پویایی گروه تأثیر می گذارد، بوده است. نکته کلیدی این است که ناظم باید توسط شرکت کنندگان پذیرفته شود و باید توانایی ایجاد یک محیط “ایمن” را داشته باشد که در آن شرکت کنندگان احساس راحتی و اطمینان داشته باشند تا آزادانه نظرات خود را بیان کنند.
سن، جنسیت و تجربه مدیر ممکن است در برخی زمینههای موضوعی تأثیرگذار باشد. به طور کلی، دیدگاه ناظم یک محقق است، نه یک متخصص صنعت، و معمولاً جدایی او از حوزه موضوع یک مزیت است. با این حال، در برخی از موضوعات حساس، ممکن است لازم باشد که ناظم را با شرکت کنندگان گروه تطبیق دهید – یک ناظم زن برای بحث در مورد مسائل زنانه، یک ناظم مرد برای یک گروه مرد از مصرف کنندگان شدید آبجو.
برنامه ریزی و جذب گروه ها
بین پنج تا ۱۰ عضو معمولاً یک گروه را تشکیل می دهند، اگرچه قوانین دقیقی در مورد تعداد ایده آل وجود ندارد. اگر بیش از ۱۰ نفر باشند و هر کسی نظر خود را داشته باشد، در طول یک ساعت و نیم گروه، هر یک از اعضا که اجازه نظرات ناظر را می دهد، بیش از ۱۰ دقیقه زمان مکالمه نخواهد داشت.
کمتر از پنج شرکتکننده هنوز میتوانند در یک گروه متمرکز مؤثر باشند، زیرا حتی با این تعداد کم، زمینه کافی برای ایجاد پویایی و بارورسازی متقابل ایدهها وجود دارد. این گروههای کوچک (گروههای کوچک) را میتوان در جایی استفاده کرد که پاسخدهندگان روی زمین لاغر هستند و اثر طوفان فکری گروه تمرکز هنوز مورد نیاز است.
در گروه های متمرکز آنلاین، تعداد افراد می تواند به طور قابل توجهی انعطاف پذیرتر باشد. گروههای سبک بولتن آنلاین میتوانند تا ۳۰ مشارکتکننده داشته باشند، در حالی که گروههای چت زنده باید به حداکثر ۱۰ تا ۱۲ نفر محدود شوند، مانند گروه رو در رو. تعداد شرکتکنندگان ممکن است میزان احساس مشارکت هر شرکتکننده با گروه را محدود کند، و مطمئناً میتوان انتظار داشت که حجم خروجی هر شرکتکننده هنگام ارائه مشارکتهای خود بخواند و در نظر بگیرد، اما این باید در مقابل اهداف تحقیق متعادل شود.