Skip to main content
Tag

bazazzade

بازاریابی تجربی به سبک کوکاکولا !

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

 

بازاریابی تجربی(Experiential Marketing) یا همان بازاریابی تعاملی(Engagement Marketing)، یکی از ابزار اثر بخش در بازاریابی صنعتی است که واحدهای تولیدی و صنعتی می توانند با استفاده از آن، برند خود را جهانی کنند!

بازاریابی تجربی یکی از مدل های تدوین استراتژی بازاریابی است که هر شرکتی بنا به دوره عمر(Life Cycle) خود از آن بهره می برد. بازاریابی تجربی به دنبال این است که با مشتری نهاییش ارتباطی مستقیم برقرار کند و به اصطلاح آن را به بازی بگیرد. اینکه از بازاریابی تجربی به بازاریابی تعاملی(Engagement Marketing)، هم یاد می شود به همین جهت است. به این معنی که باید مشتری را در استراتژی بازاریابی خود درگیر کنیم و یا به قول بچه های سینمایی، باید مخاطب را در آن اپیزود(Episode) غوطه ور کرد!

 

بازاریابی تجربی به سبک کوکاکولا !

امروز روز جهانی کارگر است یا به قول یکی از رفقا، روز جهانی مدال آوران افتخار؛ از این جهت یکی از آخرین کارهای کوکاکولا برای روز جهانی کارگر رو براتون انتخاب کردم که در آن کوکا از شیوه اکسپرینشال مارکتینگ(Experiential Marketing) یا همان بازاریابی تجربی استفاده کرده است.

در این تیزر تبلیغی که در کشور سنگاپور پر شده است به این موضوع پرداخته که بیش از ۳۰۰ هزار کارگر ساختمانی دور از شهر و دیار خود در این کشور کار می کنند. خیلی از آنها افسرده شده اند و کوکا می خواهد برای لحظه ای آنها را از کارهای پر مشقت روزانه خارج کند. و با شعار it’s the little things in life that make us happy(چیزهایی کوچک در زندگی هست، که می تواند ما را خوشحال کند!) مصرف کننده نهایی خود را با این موضوع اجتماعی و احساسی درگیر می کند.

کوکا با استفاده از یک ایده قدیمی و مونتاژ آن با فناوری و درگیر کردن مصرف کننده نهایی یک کلیپ تاثیر گذار می سازد و از تبریک های کلیشه ای که اکثر شرکت ها در این روز برای کارگران مخابره می کنند دست می کشد! اما ایده قدیمی او چیست؟ اگر یادتان باشد در داستان ها و یا افسانه های قدیمی، فردی پیامش را در بطری شیشه ای می گذاشت و آن را به دریا می انداخت تا به دست مخاطبش که یا عشقش بود یا هر مقصود دیگری برسد!

حالا با استفاده از یک هلی شات(helishot) ساده که به دوربین مجهز است نوشابه کوکا را در یک بسته بندی زیبا به همراه یک عکس یادگاری که جمله ای محبت آمیز روی آن نقش بسته، به محل کار کارگران می فرستد! در نهایت هلی شاتها به پرواز در می آیند و دل ها بر می کشد که چه خواهد شد؟ مخاطب نهایی با این شعار درگیر می شود که Singaporeans deliver their Happiness from the Skies(سنگاپوریها شادی هاشون رو از آسمان تقسیم می کنند!).

در سکانس هایی از این تیزر تبلیغاتی، احساسات مخاطب نهایی به اوج خود می رسد و به طور نا خودآگاه بغض گلویش را فشار می دهد. در انتها، این کوکا است که به عنوان قهرمان کلیپ، همه را دور این موضوع اجتماعی جمع کرده و لحظه های شیرین دوست داشتن در حالی که در اوج آسمان است ضبط می کند. حالا به نظر شما استفاده از بازاریابی تجربی به سبکِ کوکاکولا بهتر جواب میده یا اینکه برای ساخت یک تیزر تبلیغاتی کلیشه ای کلی هزینه کنیم و در نهایت یک تبریک خشک و خالی برای روز کارگر نثار ببینده نهایی کنیم!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

کتاب بازاریابی محتوا

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

 

به این اعداد توجه کنید! در هر ثانیه بیش از ۶۳۰۰۰ هزار نفر در سراسر دنیا دنبال محتوای مورد علاقه خود در گوگل می گردند! مردم جهان در هر دقیقه حدود ۸/۳ میلیون کلمه را گوگل جستجو می کنند! و اما مردم کشور عزیزمان ایران! یا بهتر بگوییم از میزان سرچ کلمات فارسی چه خبر؟

از حدود ۶ میلیارد جستجوی روزانه کلمات در گوگل فقط حدود ۲۸۰ میلیون کلمه سهم واژگان فارسی است که البته با یک حساب سر انگشتی می شود حدود ۳٫۵ برابر جمعیت کشور عزیزمان! خوب این همه آدم دنبال چه هستند که این قدر جستجو می کند؟ و چطور محتوای مورد علاقه خود را پیدا می کنند؟ شاخص آنها برای یک محتوای خوب چیست؟ جواب این سوالات و ده ها سوال دیگر می شود فلسفه ذاتی کتاب بازاریابی محتوا دید!

کتاب بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا یا به قول فرنگی ها Content Marketing که به تازگی جایگاه و اهمیتش بیشتر درک شده و در بین صاحب نظران علم بازاریابی بیشتر مورد توجه قرار گرفته به این مفهوم می پردازد که چه بکنیم تا از بین انبوهی از صفحات مقالات در بستر اینترنت و یا شبکه های مجازی و یا هر بستر غیر وبی زودتر و بیشتر دیده شویم.

جمعیت کشور ایران به بیش از ۸۰ میلیون نفر رسیده است؛ ۵۷ میلیون نفر ایرانی از خدمات فضای مجازی(وب سایت ها و ….) استفاده می کنند و  ۴۵ میلیون نفر در بستر فضای مجازی عضو هستند و بیش از ۵۸۷ هزار کانال مجازی فارسی زبان در کشور فعال هستند که روزانه بیش از ۳ میلیون محتوا برای مخاطبین خود تولید می کنند و جالب است بدانید که به طور متوسط فارسی زبان ها روزانه فقط از طریق این شبکه های مجازی بیش از ۵/۱ میلیارد پیام بین خود رد و بدل می کنند؛ از محتوای طنز گرفته تا مطالب داغ سیاسی و محتواهای آموزشی و غیره.

ضریب نفوذ اینترنت در ایران در پایان سال ۱۳۹۷ به بیش از ۹۰ درصد رسید؛ یعنی بیش از ۷۴ میلیون ایرانی اگر اراده کنند به اینترنت دسترسی پیدا می کنند و این جهش باعث شد ما در بین ۲۰ کشور اول دنیا از لحاظ ظریب نفوذ اینترنت قرار بگیریم. خلاصه سفره پهن است و فقط می ماند سفره آرایی و گردآوری محتوایی جذاب برای جذب مشتری از بین این خیل کثیر مشتریان بالقوه.

 

کتاب-بازاریابی-محتوایی

 

آنچه که مسلم است در دنیای امروز همچو گذشته دیگر تبلیغات و بازاریابی به روش سنتی، منجر به افزایش میزان فروش شرکت ها و سازمان ها نخواهد شد و چه بسا مصرف کنندگان مانند سابق توجهی به این روش های کلیشه ای و از مد افتاده نمی کنند.

و چه زیبا گفت جلال‌الدین محمد بلخی(مولوی) در مثنوی معنویش که “ده مرو، ده مرد را ابله کند” و این حکایت امروز ماست که با روش های منسوخ بازاریابی سنتی از ویزیتوری گرفته تا بازاریابی تلفنی تیری در تاریکی بیاندازیم. اینکه در عالم تجارت باشیم و هنوز با تولید محتوای فاخر آشنا نیستیم؛ یعنی همچو فردی هستیم که هنوز به شهر نیامده و تمام تمرکزش بر روی ده و ولایت خودش هست، پس بنابراین نهایتا می تواند به تعداد هم ولایتی هایش بازاریابی کند و محصولش را بفروشد.

البته می توان طور دیگری نیز به موضوع نگاه کرد؛ با توجه به ضریب نفوذ بالای اینترنت در ایران و امکانات خوبی شهری و روستایی شعر جلال‌الدین بزرگوار را تغییر داد و اینگونه سرود ” ده برو، ده مرد را عاقل کند      عقل را پر نور و پر رونق کند” یعنی بستر برای کار فراهم است و نمی خواهد از ده به شهر بیایی فقط آستین را بالا بزن و محتوای خوب تولید کن و از همان جا بفروش و کیفش را ببر!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

تا به حال به این فکر کرده اید که بینندگان یک بنر تبلیغاتی بیشتر به کدام بخش تصویر مورد نظر توجه می کنند! حالا وقتشه که یک تست عملی بدهید!

یکی از ابزارهای پروموشن(Promotion) استفاده از تبلیغات بصری همچون بیلبورد و یا کاتالوگ است. کم نیستند شرکت هایی که هزینه های سنگینی را برای این بخش اختصاص می دهند. غافل از اینکه اساساً میزان دقیق اثرگذاری یا ضریب نفوذ برنامه های تبلیغاتی خود را نمی داند! بعد از مدتی از هزینه های سنگین صورت گرفته خسته می شوند و می گویند بازار ما خوابیده و کلاً تبلیغات جواب نمی ده! یکی از ابزارهای جذاب در بحث تحقیقات بازاریابی استفاده از تکنولوژی جهت شناخت بهتر رفتار مصرف کننده نهایی است. به تصویر تبلیغاتی زیر با دقت نگاه کنید.

تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی 1

حال به نتیجه کار تحقیقاتی شرکت Neuroscience Marketing در تصویر زیر نگاه کنید که در قالب نقشه های حرارتی(Heat map) نمایش داده شده است. در این نقشه حرارتی به وضوح قابل رویت است که بینندگان این بنر تبلیغاتی بیشتر به کجاهای تصویر دقت می کنند؟! 

تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی 2

حالا به این تصویر زیر نگاه کنید. دقت کنید کدام بخش تصویر توجهتان را بیشتر به خود جلب می کند؟

تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی 3

نتایج این تحقیق جالب است و حکایت از آن دارد که وقتی چهره کودک به سمت تماشگر است بیشتر میزان توجه را به سمت خود جلب می کند اما وقتی چهره او به سمت نوشته ها و متن تبلیغات متمایل می شود نتیجه کار تغییر می کند و توجه بیننده به متن بیشتر می شود.

تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی 4

تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی

با استفاده از تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی و تبلیغات می توان به نکات جالبی دست پیدا کرد. Eye-Tracking(تکنولوژی ردیابی چشم) به ما می فهماند که مشتریانمان تصاویر تبلیغاتی ما را همان گونه که ما دوست داریم می بینند یا نه؟ حالا بعد از همه این توضحیات خودتان بیلبورد زیر را تحلیل کنید! به نظر شما اگر سازندگان این تبلیغ از تکنولوژی ردیابی چشم(Eye-Tracking) استفاده کنند نظرشان عوض خواهد شد؟ و آیا بعد از انجام یک کار تحقیقاتی به خانم بازیگر، یک مسیر نگاه جدید خواهند داد؟ تا توجه ببینده به محصول یا برند برود نه خانم بازیگر!

تکنولوژی ردیابی چشم در بازاریابی 6

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازار سازی با بازی سازی

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

 

گیمیفیکیشن(Gamification) یا همان بازی سازی یکی از تکنیک های جذاب برای تدوین یک استراتژی بازاریابی و تبلیغاتی است؛ اینکه بتوانی در فضایی که، مجالی برای بازی کردن نیست مخاطبت را قلقلک دهی تا بازی کند!

بازار سازی با بازی سازی

هدف ذاتی گیمیفیکیشن(Gamification) یا همان بازی سازی، ایجاد تغییری محسوس در الگوی رفتار مخاطبش می باشد! اینکه او را با موضوع درگیر کنی؛ به فکر فرو ببری و در نهایت او را به یک فعالیت یا Action وادار کنی یا بهتر بگویم قلقلک دهی (:

موضوعی جذاب و بدیع، که نیاز به همفکری و تضارب آرا در اتاق فکر هر کسب و کاری دارد. باید مخاطب بازار هدف خود را بشناسی. و بدانی چه چیزی محرک او خواهد شد؟ چه پدیده ای می تواند ذهن او را برای لحظه ای در کودک درونش ببرد و او را از قاب چارچوب رسمیِ کارهای روزمره اش خارج کند! اساساً تفکر بازی سازی را می توان محصول دانش Behavioral Design دانست. اینکه طرحی برای تغیر رفتار مشتری خود داشته باشی و برای چند ثانیه او را درگیر جوهره ذاتی برند و یا محصول تولیدی خود کنی.

یکی از مثال های معروف گیمیفیکیشن(Gamification) یا همان بازی سازی، The Fun Theory می باشد که اولین بار شرکت فلوکس واگن آن را اجرا کرد. فلوکس با این باور که “یک ایده مهیج می تواند بهترین ابزار برای تغییر رفتار مشتریت باشد” وارد میدان شد. او یکی از بهترین بازی سازی های سال های کنونی را به نمایش گذاشت. البته گیمیفیکیشن های قوی، کم نیستند ولی The Fun Theory یکی از بهترین هاست.

حتما بعد از خروج از مترو با ازدحام جمعیت در جلوی پله برقی مواجه شده اید. حال در این شرایط برای ترغیب افراد به استفاده از پله های معمولی بجای پله برقی از ایده جالبی استفاده شد. پله های پیانویی جای پله های بی روح معمولی را گرفت. فقط کافی است کلیپ را ببنید تا متوجه هدف غایی یک بازی سازی خوب بشوید. در مدت زمان کوتاهی رفتار افراد تغییر می کند و بصورت یک اپیدمی بین هم افراد حاضر در جلوی پله خود را نشان می دهد. حتی شخصی که عصا در دست دارد برای اینکه از غافله عقب نیفتد از خودش یک حرکت می زند و با سختی از پله ها بالا می رود تا بتواند نتیجه کارش را ببیند. بعضی وقت ها بد نیست برای بازارسازی، قواعد بازی سازی را هم بدانیم!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

قانون بالون !

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

 

قانون بالن کلاً یک خطه! ساده و روان! ” برای اوج گرفتن لازمه چیزهای به درد نخورت را دور بریزی! “

به ظاهر، جمله ساده و روانی است. خیلی سریع از کنارش رد می شویم! ولی اگر کمی بیشتر تامل کنیم کلی حرف توی دل همین یک جمله است. اینکه برای اوج گرفتن حواسمون به کار خودمون باشه و بیشتر تمرکز کنیم! مخصوصاً اگر قراره کسب کاری رو استارت بزنیم! بعضی وقت ها لازم است مولفه های با اولویت پایین تر را از خود دور کنیم تا از واجبات نیفتیم! اگر می خواهیم سقوط نکنیم باید دست از ماجراجویی برداریم و چشمانمان به ویترینِ دکان دیگران نباشد!

هر موقع از این قانون پیروی نکنیم قطعا خیلی زود از کار کردن و تلاش بیشتر خسته خواهیم شد! نمی خواهم از واژه نا امید شدن استفاده کنم ولی مثل شخصیت گِلام در کارتون گالیور، مدام به همه میگیم که این کار هم جواب نداد! لطفا بیاین از امروز به این امواج منفی توجه نکنیم. اگر نمی تونیم حذفشون کنیم حداقل کاری که می تونیم انجام بدیم اینه که در کمال ادب بهشون توجه نکنیم. این یک قانونِ، قانون بالن! باید خودت بفهمی چه جوری بالون روحت رو سبک کنی! هر کسی بالون روح خودش رو بهتر می شناسه!باید کمی بیشتر به قانون بالون فکر کنیم. به نظر می یاد وسایل دور ریختنی زیادی اطرافمون هستن! فقط خواهشاً سریع وارد عمل نشین و بالون رو اونقدر سبک نکنید که تو آسمون محو بشین! ((:

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

درس هایی از تبلیغ شرکت یونیلیور در ماه مبارک رمضان

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

 

تبلیغ شرکت یونیلیور در ماه مبارک رمضان درس هایی زیادی برای گفتن دارد!

حالا که کلیپ شرکت یونیلیور رو دیدید لازم است یک سری اطلاعات تکمیلی هم داشته باشید که چه کسی برای رمضان تیزر زده؟ شرکت یونیلیور(Unilever) در سال ۱۹۳۰ میلادی از ادغام دو شرکت مارگارین هلندی و لیور برادرز انگلیسی تاسیس شد. به همین دلیل است که اسمش از ترکیب نام دو شرکت فوق گرفته شده است. مارگارین یک شرکت فعال در عرصه تولید روغن نخل و لیور فعال در زمینه تولید صابون. این ادغام بزرگ منجر به تاسیس یک شرکت چند ملیتی به اسم یونیلیور(Unilever) شد که در کمترین زمان ممکن بیش از ۱۶۰۰ برند را در دسته بندی های مختلف آرایشی و بهداشتی به بازار عرضه کرد.

دیری نپایید که مدیران شرکت یونیلیور متوجه شدند نمی توانند مدیریت درستی بر محصولات خود داشته باشند از این جهت تصمیم گرفتند که ۱۲۰۰ برند خود را از دور خارج کنند و به جای آن روی ۴۰۰ برند مطرح و پر مصرف خود متمرکز شدند و نتیجه آن، خلق برندهای جهانی زیر شد.

شویندها: اومو، ویسک، سرف، اولترا سرف، ریم و ادیانت
صابون: پونز، داو و لوکس
محصولات بهداشتی دهان و دندان: منتادنت، سیگنال، کلوز آپ و ژانگهوا
شامپو: سلکتیو، سالن، سان‌سیلک، اورگانیز و تیموتی
البته این اسامی بخش کوچکی از صدها برند معروف یونیلیور است. اولین درس این شرکت چند ملتی بزرگ این است که بعضی وقت ها موفقیت در مشارکت است نه رقابت! البته اینکه به این نتیجه گیری برسیم تا این کار را در ایران انجام بدهیم یا نه، جای بحث دارد!

 

درس هایی از تبلیغ شرکت یونیلیور در ماه مبارک رمضان

آن چیزی که از انتشار این کلیپ مد نظرم بود این است که برای جهانی شدن باید به فرهنگ ها و اعتقادات دیگران احترام بگذاری و همیشه فکر نکنی بر مسیر هدایتی! و اگر می خواهی محصولاتت جهانی شود باید خود هم جهانی فکر کنی. باید به قول فرنگی ها، سِنس(Sense) مشتریِ بازار هدفت را درک کنی. اگر به این قوانین طلایی توجه نکنی محکوم به شکست خواهی بود. وقتی به عقاید دیگران احترام می گذاری تبلیغت دیده می شود و محبوب قلب ها می شوی. این تبلیغ معروف یونیلیور در پاکستان تا به حال ۱۵ میلیون بار در یوتیوب دیده شده است تا مزد سازنده های خود را به خوبی بدهد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مبارزه با کرونا به سبک بالیوودی!

By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

وقتی دومین کشور جهان از لحاظ جمعیت و هفتمین از لحاظ وسعت سرزمینی و پانزدهمین از لحاظ GDP هستی؛ خوب باید بیشتر نگران باشی که کرونا با اقتصادت چه خواهد کرد؟

هند به عنوان قویترین اقتصاد جنوب آسیا با جمعیتی ۱/۳ میلیارد نفری بعد از درگیر شدن با بیماری کرونا حال و وضع خوبی ندارد. حجم بالای بیکاری و شکست خوردن تعداد زیادی از کسب کارهای خُردش یا همان Small and medium-sized enterprises که به آنها اصطلاحاً SME می گویند، توان آن را برای ادامه راه کم کرده است.

مبارزه با کرونا به سبک بالیوودی!

بانک جهانی هشدار کوچک شدن بازار هند را دور از انتظار نداسته و از دولت هند خواسته با دادن وام های کوتاه مدت و همچنین حمایت مالی از کسب کارهای خُردش، نگذارد این کشور با بحران مالی و امنیتی شدیدتری رو برو شود. کارهای تبلیغاتی بالیوودی هندی ها رو در این دوران بررسی می کردم خیلی برایم جالب بود گفتم برای شما هم به اشتراک بگذارم ((:

پلیس هند تمام تلاش خود را می کند تا بتواند شرایط را کنترل کند. از هر ابزاری استفاده می کند حتی رقصیدن! با هر کسی با ادبیات خودش صحبت می کند! هندی های عزیز، برای تولید تیزرهای آموزشی و تبلیغاتی خودشون هم از سبک بالیوودی(Bollywood) خودشون دست بر نمی دارند ((:

  • آقای بازاریاب = بازاریابی صنعتی
  • موسسه تحقیقاتی ایده = تحقیقات بازار
  • ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

    برابری تولید ناخالص داخلی آمریکا با بدهی هایش

    By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

    ریکی از مفاهیمی که همیشه در تحلیل های اقتصادی از تحلیلگران اقتصادی می شنویم بحث تولید ناخالص داخلی یا همان Gross Domestic Product می باشد که به اختصار به آن GDP می گویند. این شاخصِ پرکاربرد، برای سنجش وضعیت اقتصادی کشورها و مقایسه آنها با یکدیگر استفاده می شود.

    برابری تولید ناخالص داخلی آمریکا با بدهی هایش!
    تولید ناخالص داخلی آمریکا برابر با جمع ارزش کالاها و خدمات نهایی(Finished Product) تولید شده در این کشور می باشد که در یک سال ایجاد شده است. این متغییر مهم اقتصادی قدرت تولید آمریکا را نشان می دهد. منظور از(Finished Product)، تولید کالا و خدمات نهایی است نه واسطه ای؛ یعنی آن چیزی که مصرف کننده نهایی بابت آن پول می دهد. چراکه ارزش کالای واسطه ای در کالای نهایی یکبار حساب شده است.

    واژه دیگری که در این شاخص به چشم می خورد، کلمه “ناخالص” است. واژه “Gross” به این معنی است که بخشی از درآمد و تولید هر کشوری صرف استهلاک سرمایه و ماشین آلات خواهد شد که در حین تولید به تولید کننده وارد می شود و این باعث می شود که شاخصGDP، خالص یا “Net” نباشد.

    حالا وقتی در اخبار می شنویم که می گویند تولید ناخالص داخلی آمریکا با بدهی هایش برابر شد. به این معنی است که در سال جاری بدهی دولت آمریکا با تمام درآمد حاصل از تولید ناخالص داخلیش یکی شده. و این یک آمار خیلی بد برای اقتصاد آمریکا است چراکه از زمان جنگ جهانی اول تا به حال چنین تجربه ای را نداشته است!

    شاید براتون سوال بشود که همه اینها رو گفتیم که چه؟ هدف این بود که به این نتیجه برسیم که دور از ذهن نیست که آقای ترامپ دستور چاپ دلار را بدهد و در ادامه شاهد کاهش ارزش دلار در برابر طلا باشیم و دوری نخواهد پایید که قیمت هر انس طلا در جهان یک پرش به یاد ماندنی داشته باشد. فقط خواهشا این جوری نتیجه گیری نکنید که بریم طلا بخریم و یا دلار نخریم. من با توجه به یک شاخص یک تحلیل به زبان ساده را بیان کردم! بقیه اش با خودتون (:

    ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

     

    بازار بورس چه جور جاییه؟

    By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

     

    اثرات کرونا بر بازار جهانی بر هیچ کس پوشیده نیست؛ کاهش شدید قیمت نفت در روزهای اخیر خود گواه این رکود عظیم پیشرو است؛وقتی تولیدی نباشد در نتیجه تقاضایی هم نخواهد بود. شواهد نشان از آن دارد که کرونا در حال افول است البته با کنترل کامل آن فاصله زیادی داریم. حال باید دید این طوفان چقدر خرابی به جای گذاشته است؟ بی شک اثراتی همچون افزایش نرخ بی کاری و تورم را باید انتظار داشت. در این بین دولت ها برای کنترل رکود اقتصادی پیش رو، یکی پس از دیگری جام زهر تورم را می نوشند.

    کشور ما در شرایط رکود تورمی است و دور از انتظار نیست که یک موج تورمی دیگر نیز در راه باشد. البته به قول قدیمی ترها، بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب! دولت با اعطای یارانه، دادن وام و غیره پول به بازار تزریق می کند و خود نیز می داند که باید در انتظار تورم ناشی از آن باشد. چاپ پول آسان است ولی سواری گرفتن از آن سخت! در این بین هستند عزیزانی که می خواهند ره صد ساله را یک شبه بروند! و شنیده اند که بازار بورس حسابی تو بورسه! اوکی بروید ولی نه به سبک این رفیق شفیقمان! حداقل ادبیات کار رو هم بلد باشید(:

    ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

    محمد یونس بنگلادشی را الگوی خود کنیم!

    By آرشیو مقالات تخصصی No Comments

    بنگلادش کشوری است پر جمعیت که تراکم سرزمینی بسیار پایینی را دارد. مساحت کل کشور ۱۴۸ هزار کیلومتر مربع است و در این فضای فشرده، بیش از ۱۶۰ میلیون نفر زندگی می کنند. یعنی شاخص تراکم جمعیت آن حدود ۱۰۰۰ نفر در هر کیلومتر مربع است. خدایی خیلی سخته! این در حالی است که همین شاخص در ایران حدود ۵۰ نفر در هر کیلومتر مربع است! خدایی خیلی ثروتمندیم!

    محمد یونس بنگلادشی را الگوی خود کنیم!

    همه بنگلادش را با ببرهایش، رودخانه های خروشانش، برنج و کَنفش می شناسند. اما حالا باید او را به عنوان دومین صادر کننده پوشاک جهان بشناسند! نه نفتی دارد و نه گازی! فقط سخت کوشی شرط حیات است! می خواهم شما را با یکی از بزرگ مردان اقتصادی این کشور آشنا کنم که بنگلادش را متحول کرد و جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد.

    محمد یونس بنگلادشی، موسس گرامین بانک(Grameen Bank) یا همان بانک گدایان! بانکی که حتی به فقرا و تهی دستان هم وام می دهد! آن هم بدون ضامن! همش می خواهم علامت تعجب بذارم انگار این فرد در کره خاکی دیگر زندگی می کند. به یک فقیر و یا گدا وام بدهی که چه کند؟ که کارآفرین شود؟ مگر می شود؟ چطور قرار است کسی که عمری در فقر بوده به یک باره بشود یک بیزینس من؟!

    واقعیت این است که هرکدام از ما مدل اقتصادی و جهان بینیمان را از پدر، مادر و نزدیکانمان می گیریم. محمد یونس بنگلادشی هم از این موضوع مستثنی نیست. مادر بزرگ محمد یونسّ، روی او بسیار اثر گذار بود. او از بچگی شاهد این بود که مادر بزرگش به فقرا کمک می کرد و نمی توانست قبول کند کسی دست خالی از درب خانه اشان برود. دور از ذهن نیست که مدل اقتصادی کینز(John Maynard Keynes) و بقیه علمای اقتصاد هم از والدینشان به ارث برده باشند(:

    قحطی سال ۱۹۷۴ در روحیه سخاوتمند محمد یونس اثر گذار بود تا جایی که با خود تصمیم گرفت کشورش را از لوث فقر نجات دهد. صداها هزار نفر از فقر شاهد مرگ نزدیکان خود بودند. خیلی دردناکه که ببینی نمی تونی برای فرزندت خوراک تامین کنی. فقط نان شب، فقط همین! محمد یونس در جریان بازارگردی هایش متوجه شد که دادن یک وام کوچک می تواند یک فقیر را متحول کند و چه بسا یک کارآفرین شود.

    دکتر محمد یونس بنگلادشی از این سفرها و بازارگردی هایش، درس های بسیار گرفت و فهمید می تواند یک مدل اقتصادی بومی برای کشورش تجویز کند. اینکه با شناسایی افراد مستعد و خلاق به آنها وام های دیر بازده بدهد. حالا از ۱۰۰ تا ۲۰ تای آنهم گرفت خدا را بده برکت! چرا که هر فردی که کارش بگیرد ده ها نفر دیگر را مشغول می کند. او با همین تز به بیش از ۷ میلیون نفر وام داد!

    آنچیزی که در متون درس اقتصاد و مدیریت به ما یاد داده اند این است که اساساً کارآفرین ها کم هستند. ولی محمد یونس بنگلادشی نشان داد این قاعده را هم می توان زیر سوال برد. از طرفی دیگر، موسسات مالی و اعتباری معمولاً به افرادی وام می دهند که اعتبار دارند ولی محمد یونس با بها دادن به یک انسان به ظاهر بی بها، اعتبار واقعی را نشان داد.

    ما هم در کشورمان از این مدل ها زیاد داریم اما یک تفاوت بنیادی با مدل محمد یونس بنگلادشی وجود دارد! او برای دادن وام، اول استعداد یابی می کند و بعد از اعطای وام، آموزش و پی گیری وجود دارد. ولی در ایران بنگاه های دولتی و یا خصولتی معمولاً به دو صورت وام می دهند. حالت اول کاملا احساسی و بدون برنامه و در حالت دوم برنامه وجود دارد ولی وام به دست وام گیرنده واقعی نمی رسد و رانت ها این وسط پول ها را بر می دارند. اگر هم بنگاه وام دهنده خیریه باشد که باز به همین روال است و کمتر کسی ماهی گیری یاد می دهد.

    آمار رسمی از تعداد موسسات خیریه در ایران وجود ندارد. ولی به گفته کارشناسان، حدود ۱۵ هزار موسسه خیریه داریم! که می توان به جرات گفت که تعداد معدودی از آنها مدل اقتصادی و بازاریابی مشخصی برای خود دارند! در آینده از چگونگی تدوین برنامه جامع بازاریابی مختص خیریه ها خواهم گفت. در این زمینه تجارب اندکی دارم ولی به شدت علاقه مندم در این عرصه تحقیق کنم. به امید روزی که یک دکتر محمد یونس بنگلادشی را در محیط اقتصادی و همچنین خیریه های خود تجربه کنیم.

    ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

    شماره تماس جهت مشاوره!